امتیاز
5 / 0.0
نظر شما چیست؟
در سال 1309 ه.ش، در شهر مقدس و مذهبی قم در خانه پاک و بی آلایش دانشمند و مجتهدی بزرگ از فضلای حوزه علمیه ، فرزندی چشم به جهان گشود که بعدها منشا تحولات عظیمی در تاریخ ایران شد.
این نوزاد را به مناسب نام جد شهیدش- سید مصطفی- مصطفی نام نهادند. او در دامن پدری بزرگوار و مادری پاک سرشت و در محیطی پر از معنویت و صفا و صمیمیت رشد کرد و دوران کودکی را به پایان رساند. هفت سال از سن این مولود مبارک گذشت، و در این مدت شخصیت کودکی او رقم زده شد.
سید مصطفی در سال 1316 ه.ش قدم به مدرسه گذاشت و برای تکمیل شخصیت خدادادی و فطری خود و نوشیدن جرعه های علم و دانش راهی مدرسه گردید، دوران ابتدایی را در مدرسه های باقریه و سنایی قم به پایان رساند.
علاقه فراوان وی به اسلام و روحانیت و راهنمایی های پدر بزرگوار و دوستان دلسوزش موجب گردید که بعد از اتمام دوران ابتدایی در سال 1324 به صف طلاب حوزه پیوسته و در ردیف سربازان امام زمان(عج) قرار گیرد. او در راه فراگیری علوم اهل بیت(ع) تلاشی بی وقفه و فوق العاده داشت و خود را به طور کامل جهت کسب دانش و علم وقف کرده بود، از این رو در اندک زمانی به رشد فرهنگی و علم بالایی دست یافت، و در کمتر از 6 سال دروس سطح حوزه را به پایان رساند. ایشان در این دوره از اساتیدی چون آیات بزرگوار شیخ مرتضی حائری، شهیدصدوقی، سلطانی و شیخ عبدالجواد اصفهانی بهره جست.
وی بعد از 6 سال تحصیل در 22 سالگی حدود سال 1330 ه.ش به دوره تخصصی (خارج حوزه) خارج اصول و فقه وارد شده و در فقه و اصول از اساتیدی چون آیات عظام حجت، بروجردی، محقق داماد، امام خمینی (پدر گرامیشان)، شاهرودی، خویی، محمد باقر زنجانی و سیدمحسن حکیم، بهره برد.
سیدمصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول نیز دارای تبحر بوده است و دانش حکمت و فلسفه را از اساتید فن و حضرات آیات فکور یزدی، والد محقق، علامه طباطبایی، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی فراگرفته و به سن 30 سالگی نرسیده بود که جامع معقول و منقول شد.
مصطفی خمینی علاوه بر تدریس علوم اسلامی دارای آثار و تالیفات زیادی نیز می باشد که آثار قلمی او نشانگر عظمت علمی و فکری وی است.
او به مدت یک سال در شهر برسای ترکیه در تبعید بود اما باز آرام ننشست و سعی در بازگشت به ایران داشت و با رییس سازمان امنیت برسای گفت و گو می کند تا با نصیری در مورد بازگشت وی به ایران صحبت کند، ولی نصیری شرایط گوناگونی مطرح می کند. گرچه او شرایط را می پذیرد ولی در آخر نصیری شرط می کند که باید در خانه روستایی خود باشد و 2 نفر مامور مراقب او باشند و چنانچه کسی از جلو خانه وی عبور کند، کشته خواهد شد. با این شرط سید مصطفی منصرف می شود.
مصطفی همراه پدر بزرگوارش سال 1344 از ترکیه به عراق تبعید می شوند و روز جمعه 23 مهر 44 وارد نجف اشرف می شوند. رژیم شاه از حرکات سیدمصطفی بعد از تبعید امام به ترکیه به وحشت افتاده بود، زیرا وی هسته مبارزاتی کانون های گرم فعالیت علیه حکومت گشته بود و از جمله این حرکتها، ترور حسن علی منصور بود که شهید بخارایی در دادگاه موقع بازجویی و محاکمه علنا اعلام می کند: وقتی شما مرجع تقلید مرا از کشور تبعید می کنید، من هم شما را از این جهان تبعید می کنم.
یکی از طرحهای سیدمصطفی برای حفاظت از جان امام، که هم رژیم ایران و هم رژیم عراق از ایشان ناراضی بودند، این بود که طلاب و شاگردان روحانی حضرت امام را تشویق می کرد آموزش نظامی ببینند و حفاظت از جان امام را بر عهده آنها گذاشت که در همین رابطه تعداد زیادی از یاران امام در نجف و لبنان دوره های نظامی دیده و از سال 1355ه.ش به طور کامل حفاظت از جان امام را بر عهده گرفتند.

کتاب های مشابه زندگینامه و مبارزات آیت الله شهید سید مصطفی خمینی(ره)