نظر شما چیست؟
هوا سرد و مرطوب بود، باران ریزی هم می‌بارید؛ اما نه از آن باران‌هایی که آدمی را حسابی خیس کند. سیگار کشیدن، در چنین هوایی خیلی می‌چسبد. تازه اگر کمی سینه پهلو کرده باشی، با یک پک عمیق کلّی سینه درد می‌گیری و پشت سرش هم یک سلفه از ته ریه‌‌هات، تو را به لرزه در می‌آورد. فکر می‌کنی و فکر می‌کنی... دیگر آخر راهی، اما بی‌خیال! شاید این آخرین سیگاری باشد که دود می‌کنی. قدم می‌زنی و قدم می‌زنی، سعی می‌کنی هزار جور فکر دنیای مادی را فراموش کنی؛ و خودت را با یک سری افکار کهنه و مشتی خزعبلات مشغول کنی: ناسیونالیسم، انترناسیونالیسم...! ای کاش می‌شد «موراس» را از قبر بیرون ...
صفحات کتاب :
89
کنگره :
‫PIR8349‭‬ ‭/ج133‫‬‮‭ک2 1395
دیویی :
‫‭8‮فا‬3/62
کتابشناسی ملی :
4289605
شابک :
‫‬978-600-7811-17-7
سال نشر :
1395

کتاب های مشابه کتاب آدم