در زمانهای بسیار دور، «آب» بر روی زمین حکمرانی میکرد. پس از چندی، وزیری برای خود برگزید و اسم آن را «خاک» گذاشت. ولی «آتش» که در آسمان به سر میبرد، قصد داشت بر زمین نیز حکمرانی کند، لذا وزیری برای خود برگزید و اسم آن را «باد» گذاشت.
آب و آتش، هر کدامشان مدّعی قدرتی نفوذ ناپذیر و نامیرا بودند.
آب و خاک، انسانها را به وجود آوردند، به امید آن که انسانی پیدا شود و بر آتش مسلّط گردد.
تا این که انسانی دانا، مدتی در بالای کوه به گوشه نشینی پرداخت.
در دامنههای این کوه، چهار قبیله در نزدیکی هم زندگی میکردند، اما هر قبیلهای عقاید خاصّ خود را داشت. انسانِ دانا طرز به وجود آوردن آتش را برای نخستین بار کشف کرد؛ پس با خوشحالی از کوه پایین آمد و نزد اولّین قبیله رفت تا آنها را از کشف خود آگاه سازد...
کنگره :
PIR8349 /ج133ک9 1395