نظر شما چیست؟
این محصول بخش دوم داستان صوتی سعادت گمشده است، بخش قبلی را می توانید در فروشگاه فراکتاب بیابید.

پس از شهادت مظلومانه مسلم بن عقیل، در کوفه فضایی از رعب و وحشت حکمفرما بود و کوفیان در پی راه چاره ای بودند تا از شر ظلم عبیدالله خلاص شوند. عده ای از بزرگان گردهم جمع شده و برای امام حسین علیه السلام نامه ای نوشته و او را به کوفه دعوت کرده ...

در کوفه و روزهای پس از شهادت مسلم بن عقیل، روزهای این شهر در سایه رعب و وحشت حاکم نورسیده خود عبیدالله فرو رفته و کوفیان مرعوب از آنچه بر مسلم گذشته تسلیم و خاموش به گذران زندگی تن سپردند. در این میان راحله زن جوانی که چند روزیست نوزادی به دنیا آورده، غمگین از آنچه در شهر می گذرد، طعنه و کنایه همسایه یهودی خود «ام یعقوب» را تحمل می کند. شوهر او نخلبان است و در نخلستان یکی از اعیان کوفه به نام عابس کار می کند و خرماهای او را می فروشد.

راحله نیز تا قبل از بچه دار شدن، خدمتکار و ندیم همسر عابس به نام ام نعمیه بود. از آن طرف، عابس یکی از کسانی بود که حسین بن علی علیه السلام را به کوفه دعوت کرده بود. پس از زایمان راحله، ام نعیمه و دختر خوانده اش ربیعه برای دیدار نوزاد راحله رفتند. ربیعه پنهان از چشم مادرش به راحله گفت که مدتی ست که احساس می کند عاشق شده است اما فردی که او می پنداشت عاشق اوست نیت دیگری داشت و ...

کتاب های مشابه شب های تردید روزهای تاریک (بخش دوم)