کتاب وقتی تو بخواهی
امتیاز
5
/
5.0
نظر شما چیست؟
زن و شوهری که یک شرکت گرافیکی و آتلیه دارند دچار مشکل شده اند.
آن ها به فردی به نام آقای سعادت مدیون هستند و ازدواج آن ها هم از حسن نیت او بوده است؛ زیرا آقای سعادت با پرداخت چک های آن ها مانع از به زندان رفتن مرد می شود ولی در قبال آن مرد قولی به خودش می دهد.
آقای سعادت به مرد زنگ می زند تا قول اخلاقی که دارد را ادا کند.
آن ها به فردی به نام آقای سعادت مدیون هستند و ازدواج آن ها هم از حسن نیت او بوده است؛ زیرا آقای سعادت با پرداخت چک های آن ها مانع از به زندان رفتن مرد می شود ولی در قبال آن مرد قولی به خودش می دهد.
آقای سعادت به مرد زنگ می زند تا قول اخلاقی که دارد را ادا کند.
