... فصلِ پاییز بود و موسمِ تبِ نوبه
ما بچه ها دراز به دراز در اتاق افتاده بودیم
محمود، مصدرِ پدرم، تفنگ به دوش
به عیادتِ ما آمده بود.
دلم می خواست با برنوِ محمود
همه ی پشه ها را سر به نیست کنم.
محمود گفت: «بذار سر از متکا برداری»
...
کنگره :
PIR۸۲۶۲ /ی۵۳د۲ ۱۳۹۳
کتابشناسی ملی :
۱۹۰۲۱۶۲