نظر شما چیست؟

آدم های نمایشامه "نگاهمان می کنند" نوشته نغمه ثمینی در آپارتمان های سکونت دارند که ناخواسته در معرض زیر و بم زندگی های یکدیگر قرار می گیرند.

خلاصه کتاب نگاهمان می کنند

وقتی چشم ها می شنوند ... شاید بتوان نکته ی کلیدی کتاب نگاهمان می کنند را از همان صفحه ی اول آن بیرون کشید، جایی که مکان نمایش مشخص می شود. نغمه ثمینی، پس از برشمردن شخصیت های این نمایشنامه ی خود، در توضیح مکان آن نوشته است: «مجموعه ی آپارتمانی واقع در مرکز شهر تهران. پنجره ی بلوک ها به هم مشرف است.» و مسئله همین است: آدم های نمایش در جایی سکونت دارند که ناخواسته در معرض زیر و بم زندگی های یکدیگر قرار می گیرند.

با همین توضیح می توان حدس زد عنوان نمایشنامه از کجا می آید و درون نمایشنامه چه ماجراهایی در جریان است. ثمینی در این نمایشنامه جهانی را به تصویر کشیده است که زندگی خصوصی در آن معنای خود را رفته رفته از دست می دهد. ماجراهای این نمایشنامه در سه واحد از یک مجتمع مسکونی اتفاق می افتد. در واقع، نمایشنامه سه صحنه دارد و هر صحنه به یکی از این سه واحد اختصاص یافته است. آن چه این سه صحنه را به یکدیگر متصل می کند، فضایی است که آدم ها در آن از گوشه و کنار زندگی یکدیگر خبر دارند.

شبکه های اجتماعی هم به این فضا دامن می زنند. ابری از شک و تردید و خیانت و دورویی بر همه چی سایه انداخته است. آدم ها نمی توانند به هم اعتماد کنند و حتی در خانه ی شخصی خود نیز امنیت خاطر ندارد.

جایی در صحنه ی اول «نازی» به «نیما» می گوید: «دارن نگامون می کنن.» نیما جواب می دهد: «هیشکی نگامون نمی کنه.» نازی کوتاه نمی آید: «این همه چشم. همه دارن نگامون می کنن.» نیما می پرسد: «کدوم همه چشم؟ اصلاً اون ور پنجره ها معلومه؟» نازی ادامه می دهد: «هیس! می شنون.» نیما باز سؤال می کند: «کیا می شنون؟» و این بار نازی جوابی می دهد که گرچه کوتاه، اما گویای همه چیز درباره ی چنین وضعیتی است: «چشما.»

معرفی کتاب نگاهمان می کنند

«نگاهمان می کنند» چهاردهمین نمایشنامه ای است که در سری «ایران این روزها» زیر نظر محمد یعقوبی از سوی انتشارات افراز منتشر شده است.

بخشی از متن کتاب نگاهمان می کنند

واحد هشتاد و نه.
طبقه‌ی هشتم ـ بلوک آ غربی.
آپارتمانی با نقشه‌ای مشابه با واحد سی و چهار. اما چیدمانی کاملاً متفاوت. مبل‌ها و وسائلی قدیمی و فضایی ریخت‌و‌پاش اما دلنشین. همه‌جا مالامال از گل و گیاه. بر در و دیوار عکس‌های دو نفری مانیا و مزدک و تک‌نفره‌ی مزدک به چشم می‌خورد. مانیا رویِ مبل دراز کشیده و دارد با تلفن حرف می‌زند. ما صدای او را می‌شنویم و پاهایش را می‌بینیم. سرش پشت پشتی کاناپه پنهان است. صدای موسیقی رقص سالسا.
مانیا    ...نه! من که نمی‌خوام اصلاً نرم. من فقط می‌خوام بدونم می‌شه یه کاری کرد که دیرتر برم؟ مدیکالم اومده، آزمایشمامم دادم. فکر کنم همین روزا جوابش بیاد... مامان اینا؟... نه! اونا می‌مونن تا آخر سال. عید میان. من می‌خوام یه جوری بشه اونا که اومدن برم. یعنی یه جوری بشه که تا آخر سال بتونم بمونم... فیسبوک‌تون؟ نه! نمی‌دونم... به همین اسمین؟... شاید فرند مشترک داشته باشیم. من ادتون می‌کنم حتماً... هشتصد تا فرند دارین؟ اووه! خیلیه... می‌گم این داستان رفتن من... فقط اگر زودتر می‌شد بهم بگین که من می‌تونم همین‌طوری تا عید بمونم یا ویزام می‌پره خیلی خوب می‌شد... و یه چیز دیگه اگر من الان ازدواج کنم چقدر دیگه می‌شه شوهرمو ببرم؟...
صدای زنگ در.
مانیا    ببخشید گوشی... خب باشه من زنگ می‌زنم.
مانیا    که حوله‌ی بلند حمام به تن دارد می‌رود طرف در.
مانیا    [به یکی از گلدان‌ها] چیه بچم؟ با تو نیستن.

خرید کتاب نگاهمان می کنند

خرید نمایشنامه نگاهمان می کنند در فراکتاب در قالب الکترونیک ممکن شده است و شما می‌توانید آن را قبل از خرید رایگان مرور کنید. همچنین دانلود نمایشنامه های نغمه ثمینی در فراکتاب در دسترس شماست.

خرید کتاب نگاهمان می کنند

مشخصات نمایشنامه نگاهمان می کنند در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر: افراز
نویسنده: نغمه ثمینی
تعداد صفحه: 62
موضوع: نمایشنامه
قالب: الکترونیک

 

سال نشر :
1395
صفحات کتاب :
62
کنگره :
‏‫PIR۸۰۰۲‭‬ ‭/م۸‭ن۸ ۱۳۹۵‬
دیویی :
‏‫‭۸‮فا‬۲/۶۲‬‬
کتابشناسی ملی :
3125021
شابک :
6014326600978

کتاب های مشابه نگاه مان می کنند