نظر شما چیست؟
24 دسامبر بود و برف و بوران قسمت شمالی شهر رو پوشونده بود.

همه­ چیز آروم بود.

وقتی پیرمرد از خواب بیدار شد، بدنش از سرما می لرزید. باید به بیرون میرفت تا کمی هیزم آماده کند.

پیرمرد تو کلبه ای وسط جنگل که بالای شهر بود زندگی می­ کرد.

هر سال، نزدیک روز کریسمس پیرمرد به همراه همسرش به جنگل­ می رفت تا بهترین درخت کریسمس رو پیدا بکنه. اون­ها همیشه بهترین رو انتخاب می کردند. بعد از اینکه درخت رو پیدا می­ کردند اون رو به داخل خونشون می­­آوردند و برای تزئین آمادش می­ کردند.


درباره نویسنده جِین مُنرِ دانُوِن

والدین جِین مُنرِ دانُوِن او را تشویق می کردند تا علاقه اش را دنبال کند و اینکار به عشق او به نقاشی و نقاشی منجر شد. محبت او برای حیوانات در بسیاری از موضوع او منعکس شده است. جین خانه خود را در پینکینی، میشیگان، با همسر و دو فرزندش همراه با حیوانات وحش و حیوانات خانگی می سازد. جین نویسنده و تصویرگر داستان زیبای هدیه زمستانی است.

کتاب های مشابه هدیه زمستانی