امتیاز
5 / 0.0
خرید الکترونیکی (TEXT)
مطالعه در اپلیکیشن فراکتاب
ت 25,900
نظر شما چیست؟
کتاب درخت دوستی بنشان اثر اندرو متیوس و ترجمه وحید افضلی راد است. اغلب انسان ها در یک ناامیدی خاموش زندگی می کنند. همهٔ ما ناایمنی های خاص خود را داریم. اجازه ندهید زندگی شما در هراس از آدم هایی سپری شود که همانند شما، در ناامیدی خاموشند.

اغلب مردم ناایمن تر و هراسان تر از شما هستند. آیا هرگز از کسی هراس داشته اید؟ شاید شنیدن این نکته تسکینی برای شما باشد که بسیاری از آدم هایی که ظاهرا آرام، خونسرد، مطمئن و سرشار از اعتماد به نفس به نظر می رسند، به شدت وحشت زده هستند.

یک تاجر بزرگ و موفق را می بینیم و با خود می گوییم: «خوش به حالش! هرچه می خواسته، بدست آورده.» ولی او به خودش نگاه می کند و ناراحت است از این که چرا شکمش بزرگ و بینی اش دراز است، چرا نمی تواند با بچه هایش حرف بزند و از این درد به خود می پیچد که چرا استعدادها و پول هایش از دست می روند و چرا موهایش می ریزند.

آیا به راستی زندگی یک شوخی بزرگ نیست؟ ما به دیگران نگاه می کنیم و تصور می کنیم که به همه چیز رسیده اند. آن ها به ما نگاه می کنند و تصور می کنند که به همه چیز رسیده ایم. از کسانی هراس داریم که خود از ما می ترسند.

چند سالی است که اندرو متیوس (Andrew Matthews) اقدام به تشکیل کلاس های کوچک آموزشی کرده است در آغاز این کلاس ها از شرکت کنندگان می خواهد که به معرفی خود بپردازند و او پزشکان، معلمان، مادربزرگ ها، فروشندگان، نوجوانان و مدیرانی را دیده است که از تصور یک صحبت سی ثانیه ای در مقابل یک جمع کوچک، به وحشت افتاده اند و از عرق، خیس شده اند. دلیل این ترس چیست؟ باید به خاطر بسپاریم که این تفکر، تفکری همگانی ست و هیچ کس به تمام آرمان های خود دست پیدا نکرده است.

صرف نظر از اضطراب، ترس از دیگران به سوء تفاهم نیز منجر می شود. شاید شما هم همسایگانی داشته اید که هیچ وقت با شما حرف نمی زدند و بنابراین شما هم با آن ها حرف نمی زدید و بعد با خود نتیجه گیری کردید که آن ها آدم های خشک و مغروری هستند.

هربار که در کوچه و خیابان با هم روبرو می شدید، آن ها ابرهای آسمان را نگاه می کردند و شما کاشی های پیاده رو را می شمردید. سرانجام پس از مدتی کسی واسطهٔ آشنایی شما شد و از آن پس تبدیل به دوستانی صمیمی شدید. از «سلام» کردن می ترسیدید و تصور می کردید که «آن ها» مشکلی دارند.

آن ها نیز از «سلام» کردن واهمه داشتند و خود را توجیه می کردند که «شما» مشکل دارید. اغلب آدم ها فاقد آن اعتماد به نفسی هستند که ما تصور می کنیم. وقتی در حال مسواک کردن در آینهٔ دستشویی خود را نگاه می کنید ممکن است کاملا بی آزار به نظر برسید.

اما فریب این ظاهر بی آزار را نخورید. شما دیگران را می ترسانید و خیلی ها را عصبی می کنید. بنابراین اگر به خاطر ترس از دیگران شب های درازی را به بی خوابی گذرانده اید، حالا دیگر بس است. از این لحظه به بعد هرگاه وسوسه شدید که دیگران را به خاطر خودخواهی ها و خودرأیی هایشان دور بیندازید احتمال خطای قضاوت را در نظر بگیرید چه بسا این رفتارها به خاطر وحشتی ست که از شما دارند.

در بخشی از کتاب درخت دوستی بنشان (Making Friends) می خوانید:

هیچ کس نمی تواند به تنهایی از عهده ی زندگی برآید، گرچه ما گاه چنین وانمود می کنیم. تظاهر می کنیم که می توانیم اما اگر تمام عمر خود را به این بازی بگذرانیم و بگوییم: «من خیلی خوب هستم و احتیاج به هیچ کس هم ندارم»، آیا جایزه ای دریافت خواهیم کرد؟ چه قدر شرم آور است که غرور سد راه ما می شود. جین می گوید: «من می خواستم به باب زنگ بزنم اما نمی خواستم فکر کند که دوستش دارم!» آن ها هفته های خود را به تنهایی می گذرانند، مغرور ولی تنها.
صفحات کتاب :
208
کنگره :
‏‫‬‮‭‭BJ1533/د9‏‫‬‮‭‭م2 1388
دیویی :
‏‫‭177/62‬
کتابشناسی ملی :
1116888
شابک :
964-5724-56-2
سال نشر :
1388

کتاب های مشابه درخت دوستی بنشان