نظر دیگران

نظر شما چیست؟
رینا با تنها فرزندش که یادگار خاطره‌ای تلخ است در آسیابی دور زندگی می‌کند. او برای میهمانانش خاطره‌ی زندگی‌ و جدایی از مرد مورد علاقه‌اش در مزرعه زورکوف را تعریف می‌کند ...

آرینا که با تنها پسرش در آسیابی دور زندگی می‌کند برای تازه‌واردان از خاطرات تلخ زندگیش می‌گوید. از وقتی که در مزرعه‌ی زورکوف خدمتکار بود.
آرینا با پتروشکا، باغبان جوان مزرعه آشنا شود. زورکوف از موضوع باخبر می‌شود و به بهانه‌های گوناگون دخترک را مجبور به ترک مزرعه و رفتن به آسیابی دور می‌کند. جایی که دخترک می‌باید با لیاخوف، آسیابان پیر زندگی کند. او از پتروشکا می‌خواهد تا برایش کاری کند اما پتروشکا هم باید به جنگ برود و از دستش کاری ساخته نیست. اما چه به سر دخترک می‌آید؟ آیا گریه‌هایش دل زورکوف را به رحم می‎‌آورَد؟ ...

کتاب های مشابه زن آسیابان