خانه مان کنار پرورشگاه بود و با مدرسه فاصله زیادی داشت. فرستادمش پرورشگاه تا همراه بچه های آن جا درس بخواند. خیلی زود با بچه های پرورشگاه دوست شد. بسیاری وقت ها به خانه می آمد و می گفت:«مادر! می توانم بعد از مدرسه یکی، دونفر از دوستانم را بیاورم خانه تا با هم غذا بخوریم و درس بخوانیم؟»
دو برادر یتیم را از پرورشگاه می آورد خانه، با هم غذا می خوردند و درس شان را می خواندند.
کنگره :
DSR1626 /ج7الف9 1391
شابک :
978-600-6360-22-5