ترپلف، نویسندة جوان و گمنام که دلباخته نینا، (دختر ملاکی ثروتمند) است، تصمیم میگیرد نمایشنامهاش را با کمک نینا برای مادرش (آردکادینا) که بازیگر مشهور تآتر است به اجرا درآورد. آردکادینا، خود دلباخته ی (تریگورین) نویسنده مشهور روسی است.
نمایشنامه ترپلف به سبک جدید نوشته شده است. مادر، نمایش پسرش را به مسخره می گیرد، ترپلف رنجیده خاطر میشود و از همانجا تنشِ برآمده از مشکلات ارتباطیِ دیرین بین او مادرش آشکار میشود.
طی اقامت کوتاه مدتِ آردکادینا و دلداده اش در روستا، نینا که عاشق هنر بازیگری است، به تریگورین، نویسنده مشهور نزدیک میشود و با وجود علاقهای که به ترپلف دارد، بین آن دو احساس عاطفی شدیدی به وجود میآید.
ترپلف از سر ناامیدی و احساس شکست، اقدام به خودکشی میکند.
مادر تریپلف، آردکادینا، برای دور کردن تریگورین از نینا، کاری میکند که بازگشت شان به شهر زودتر از موعد صورت بگیرد. با این حال نینا برای رسیدن به نویسنده مشهور (تریگورین) و رسیدن به آرزوی بزرگش که همانا بازیگر شدن است، به طور پنهانی روستا را ترک میکند و به مسکو میگریزد.
کتابشناسی ملی :
ایران78-2560
نظر دیگران //= $contentName ?>
با تشکر از بازخوانی داستان که خوب بود فقط صدای مادر کنستانتین کمی تصنعی بود.خود متن داستان خیلی کشش نداشت شخصی...
من که خیلی خوشم اومد متشکرم. حسن از سلماس...
درود بر شما،،،،،...
مثل همیشه عالی بود ممنونم از ایران صدا با ترجمه های عالیش...
عالیه مرسی...
بذار دانلود بشه بعد نظر بخواه هولیااا ...
چرا مگر خواننده چه فکر می کرد که این را نوشت جالب ولی نه دل انگیز بود ولی شاید این کتاب برای روانشناس ها جالب ...
داستان فوق العاده ای بود...
لطفا فایل متنی هم قرار بدین....