مرد حقهبازی به نام پاول ایوانویچ چیچیکف راهی یکی از شهرهای دورافتاده ی روسیه می شود و بعد از اینکه اتاقی در مهمانخانه ای کرایه می کند در مدتی بسیار کوتاه موفق می شود دوستان زیادی بین ملاکان و صاحب منصبان پیدا کند. این صاحب منصبان که شامل رییس دادگاه،فرماندار، رییس پلیس و ملاکان بزرگی نظیر مانینوف و سوباکوویچ می شوند آنچنان تحت تاثیر زبان بازی های این مرد شارلاتان قرار می گیرند که در دعوت از او برای ناهار و شام به رقابت برمیخیزند. مانینوف در مهمانی ناهار به گرمی از چیچیکف استقبال می کند اما زمانی که متوجه می شود نیت چیچکف خریداری رعیتهای مرده ی اوست، به شدت متعجب می شود اما سرانجام رعیتها را که قبلا فوت کرده اند به او می فروشد. اما کارها همیشه به سادگی انجام نمی گیرد و چیچیکف گرفتار ملاک دندان گردی به نام سوباکوویچ می شود که در ازای هر رعیت مرده صد روبل طلب می کند در حالیکه هر مرده برای او کمتر از یک روبل هزینه داشته. به هر حال بعد از ثبت قانونی اسامی رعیتها، چیچیکوف صاحب دوهزار رعیت می شود که در تصور مردم از همه جا بیخبر، او را از نظر ثروت حتی به بالاتر از امپراطور می رساند اما ..
کنگره :
PG3373 /م4 1394
شابک :
978-600-7987-02-5
نظر دیگران //= $contentName ?>
خوب نبود...
گوینده ها خیلی داد و بیدا و عربده کشی داشتن،سرم درد گرفت...
ممنون خیلی آموزنده بود...
من نصفه ولش کردم دیگه ب مطالعه ش ادامه ندادم.جذاب نبود.توصیه میکنم به دنبال فلک آرزوهای بزرگ سرزمین نابینایان ...
عالیه...
خیلی خوب مرسی که مجانی ...