کتاب امام رئوف

داستانهای شنیدنی امام رئوف،شامل سه نمایش با نامهای «رویای گرم» ، «شمیم بنفشه ها» و « شکوه سادگی» است که در آنها داستانهایی از زمان امام رضا علیه السلام را می شنویم در آن هنگام که ایشان در مسیر حرکت به سوی مرو بودند و ..

در نمایش "رویای گرم" مردی به نام خواجه کرمانی که شاعری صاحب نام است و دچار بیماری لکنت زبان شده است، خوابی می بیند. او در رویای خود امام رضا علیه السلام را می بیند که به او درمان درد زبانش را می فرماید.خواجه کرمانی برای کشف اینکه رویای او صادقه بوده است یا نه، راهی مدینه می شود و آنجا متوجه می شود که امام رضا همراه با مامون به سمت مرو حرکت کرده است و ...

در نمایش" شمیم بنفشه ها" امام رضا علیه السلام در مسیر حرکت کاروان به سوی مرو ،گرمازده و بیمار می شوند. رییس کاوران که امام در نزد او امانت است هراسان شده و تصمیم می گیرد در گوشه ای اطراق کنند تا ابوالحسن، اندکی استراحت کنند. شرایط ناامن راهها و ترس از راهزنان، اجازه اقامت طولانی تر را نمی دهد. این خبر مهم ناخوشی ابوالحسن علی ابن موسی الرضا در نزدیکی های شهر اهواز، در بین مردم می پیچد. کاروان درخواست طبیب می کند و ابوسعید طبیب که در نزدیکی شهر ایذه است را به محل اطراق کاروان می برند و ...
در نمایش شکوه سادگی ، مامون خلیفه عباسی پس از شکست دادن برادرش محمد امین، نامه ای به امام رضا علیه السلام در مدینه نوشت و آن حضرت را به دارالخلافه در مرو احضار کرد.امام رضا دلایلی آورد و از رفتن به مرو، عذر خواست اما مامون دست بردار نبود و بقدری اصرار کرد که بر امام رضا مسجل شد که این یک دعوت اجباری ست. امام از مدینه حرکت کرد و به مرو رفت . در آنجا مامون پیشنهاد خلافت را به امام رضا داد. به مدت دوماه امام این پیشنهاد را رد کرد تا اینکه مامون پیشنهاد ولایتعهدی داد که در نهایت امام این پیشنهاد را با این شرط پذیرفت که صرفا جنبه تشریفاتی داشته و امام مسئولیت هیچ کاری را برعهده نگیرد. مامون پذیرفت اما مدتی بعد ...