نظر دیگران

نظر شما چیست؟
کارآگاه «فیلیپ مارلو» از طرف «ریچارد اومنی» که یک وکیل معتبر است، در لوس آنجلس مأمور می‌شود تا به ایستگاه قطار برود و دختری به نام «النور کینگ» (بتی میفیلد) را تعقیب کند.

دختر به شهر «اسمیرال دا» در ایالت «سن دیه گو» می رود و با اسم جعلی «بتی میفیلد» در ویلایی در هتل رانجو اقامت می کند که روی میچل برایش رزرو کرده است؛ مردی که ظاهراً در قطار با او آشنا شده است.
مارلو در ویلای مجاور مستقر می شود تا از این رابطه ی مرموز سر دربیاورد. و متوجه شد روی میچل، مرد جوان و خوش‌تیپی که دور و بر بیوه‌های ثروتمند می‌چرخد، قصد اخاذی از بتی دارد.
کارآگاه که می خواست دلیل این اخاذی را بداند، نزد زن رفت اما بتی با همدستی میچل او را بی‌هوش کرد.
مارلو وقتی بهوش آمد که بتی برای همیشه هتل را ترک کرده بود.
اگر کمک «جو هارمز»، راننده ی تاکسی نبود، شاید مارلو دیگر نمی توانست بتی را پیدا کند و از طرفی اومنی، یک کارگاه بی‌عرضه محسوب می‌شد.
بتی سحرگاه نزد مارلو رفت و گفت جسد میچل در بالکون اتاق او افتاده است و پیشنهاد داد در ازای چند هزار دلار، جسد را گم و گور کند. مارلو هم ظاهراً پذیرفت. اما جسدی در بالکون ندید، سپس گیج و آشفته از این ماجرای مبهم به لوس‌آنجلس برگشت تا اطلاعات بیشتری درباره پرونده از وکیل اومنی مدافع بگیرد.
اومنی گفت که بتی منشی یک مرد پولدار بوده که اسناد و مدارک او را دزدیده و فرار کرده است.
مارلو به دلایلی این قصه را باور نمی کند و به اسمیرال دا برمی گردد تا هر طور شده از قضیه سر دربیاورد...
صفحات کتاب :
220
کنگره :
PS3515 ‭/ن4‫‬‮‭ح7 1385
دیویی :
813/52
کتابشناسی ملی :
م85-29815
شابک :
978-964-8838-38-1
سال نشر :
1385

کتاب های مشابه حق السکوت (بخش اول)