داستان از یک صبح دلانگیز بهاری آغاز میشود. اما این صبح دلانگیز در خانواده آیدین و بیتا چندان صبح دلپذیری نیست؛ چرا که از اول صبح آیدین و بیتا باهم شروع به جر و بحث کرده اند؛جر وبحثی که از ورزشکردن آیدین آغاز شد.
آیدین و بیتا زوج جوانی هستند که مدتی است باهم از دواج کرده اند،اما مسئلهای باعث می شود این دو هر دقیقه به جان هم بیفتند،مسئله ای که شاید در ابتدا خندهدار به نظر بیاید اما معظلی بزرگ در زندگی این دو شده است.
آیدین دچار لاغری مفرط است و همسرش بیتا در عوض از چاقی مفرط رنج میبرد. این مسئله باعث شده است که این دو برای فرار از از دست خنده ها و متلکهای دوستان و آشنایان سعی کنند کمتر در جلوی انظار ظاهر شوند و به دنبال راههای مختلف برای چاق و لاغرشدن باشند تا اینکه آگهی روزنامه ای نظرشان را جلب میکند....
نظر دیگران //= $contentName ?>
بدک نیست ...
عالی...