یک روز مریم کوچولو اومد توی حیاط. دید کلاغ پر سیاه، ناراحت نشسته رو شاخه ای.
گفت: چی شده؟ چی کار شده؟ کلاغ پرسیاه جون، چرا شدی هراسون؟
کلاغ پر سیاه گفت: دلم خیلی گرفته. دیگه از این آسمون خسته شدم...
دیویی :
دا130ص5784م 1390
شابک :
978-600-91365-0-6