خلاصه کتاب بابا سعید، کتابی پیرامون زندگینامه، خاطرات و کرامات شهید سعید زندی است که به همت کارگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی تهیه و تدوین شده است.
خلاصه کتاب بابا سعید
سعید زندی متولد 1341 بود هنوز 20 سالش نبود که جنگ آغاز شد و به جبهه رفت. چه جبهه رفتنی! در جبهه با مجید حشمتی آشنا شد و مجید را به استادی پذیرفت. شاگردیها کرد تا تک به تک دستورالعمل های دین و عرفان را آموخت ودر مدت زمان کوتاهی به یک عارف کامل تبدیل شد، به حدی که در نمازهایش حضور قلب کامل داشت و از خوی بی خود می شد. حتی یکبار توانست تا مشهد طی الارض کند. وقتی 19 سالش بود به پدرش گفت: فکر می کنم دلیل این که شهید نمی شوم این است که دینم کامل نشده است و مجردم. در پاییزسال 1363 ازدواج کرد و در اسفند همان سال به شهادت رسید. و از وی یک پسر به یادگار ماند.
بحران نوجوانی، حس تنهایی و خانه پدر بزرگ و مادربزرگ که همیشه پر بود از نوههایشان، دختر عمو و پسرعموهایی که همه با پدر و مادرشان می آمدند و می رفتند. مهدی نظاره گر بود و در حسرت داشتن پدر و مادر. گرچه پدر بزرگ و مادر بزرگش برایش کم نمی گذاشتند، اما مهدی دلش مهر پدر و آغوش مادرش را طلب می کرد. همه این ها باعث شد مهدی اسیر دست اتفاقات و گمراهی های زمانه شود؛ غافل از این که پدر شهید او جوان پاک نیتی بود که در جبهه جنگ مسیر کمال را طی طریق نموده بود عارفی که بعد از شهادت نیزکراماتش به دیگران می رسید.
مهر بابا سعید درِ کرامات وی وارد شد و از دست یکی از همرزمانش بیرون آمد و دستگیر مهدی شد. پدری کرد برایش راه و مسیر را نشانش داد و زندگیش را ساخت برایش. مهدی الان دو فرزند دارد که خوب باباسعیدشان را می شناسند. امید است که با این کتاب دیگر فرزندان ایران زمین هم بابا سعیدشان را بشناسند.
فهرست کتاب
عناوینی که این کتاب با آن نوشته شده است را در ادامه میبینید.
ره صد ساله، جستجو، بدون پدر، تصویر پدر، به جای پدر، ازدواج پر ماجرا، باباسعید، مهمان، آسمانی، تربیت دینی، اخلاق متعالی، ارتباط با خدا، لقاءالله، اولین دیدار، والفجرمقدماتی، اسوه، آب از سرچشمه، مکاشفه، پنجوین، وجعلنا، شفاعت، سال ۶۳، بستان، ازدواج، ویژگیها، عملیات بدر، درگیری، شهادت، تشییع، سعید زنده است، خانواده مسیحی، وصیت.
دانلود کتاب بابا سعید
نسخه الکترنیک این کتاب که با استفاده از فایل کتاب بابا سعید pdf تولید و عرضه شده است را در نرم افزار فراکتاب دانلود کنید.
بابا سعید
برشی از متن کتاب بابا سعید
لقاء الله (رضا یزدی)
دوران معنوی خاصی در دیماه و بهمن ۱۳۶۱ در بین نیروهای لشکر ۲۷ ایجاد شده بود همه تلاش میکردند تا از لحاظ معنوی اوج بگیرند.
سعید زندی معاون گروهان رجایی و مجید حشمتی معاون گروهان باهنر بودند، اما بیشتر مواقع با هم بودند و یکدیگر را در سیر معنوی کمک می کردند.
یکبار شاهد بودم که مجید و سعید، با هم بر سر یک موضوع بحث می کردند. وارد جمع آنها شدم. بحث بر سر اسراف برنج مانده بود اما از زاویه دیگری به این موضوع نگاه می کردند. آنها می گفتند: وقتی توی بشقاب ما چند دانه باشد و آنها را نخوریم این دانه های برنج در پیشگاه خدا از ما شکایت میکنند و میگویند این بنده خدا باید ما را می خورد تا انرژی بگیرد و عبادت و بندگی خدا را انجام دهد، اما این کار را نکرد و ما به مقصود اصلی نرسیدیم و اسراف شدیم.
خرید کتاب بابا سعید
کتاب بابا سعید را می توانید از سایت یا اپلیکیشن فراکتاب خریداری کنید.