کتاب تاب بازی دسته جمعی، پنجمین کتاب از مجموعه داستان های سرزمین دوستی، به قلم و تصویرگری کلر ژوبرت می باشد. این کتاب توسط انتشارات رود آبی منتشر شده است.

معرفی کتاب تاب بازی دسته جمعی
برشی از متن کتاب تاب بازی دسته جمعی
خرید کتابهای کلر ژوبرت
خرید کتاب تاب بازی دسته جمعی

معرفی کتاب تاب بازی دسته جمعی

روی گل آفتاب گردان، کفشدوزک های کوچولو بازی می کنند و می خندند. ویزویزک خیلی دلش می خواهد با آن ها دوست شود، اما دوستی را چطوری شروع کند؟
کتاب تاب بازی دسته جمعی، داستان های مجموعه جدید خانم کلر ژوبرت است به نام مجموعه داستان های سرزمین دوستی. هر کدام از داستان های این مجموعه بر اساس مفهوم حدیثی از معصومین (علیه السلام) نوشته شده است و برای کودکان گروه سنی الف و ب مناسب است.

برشی از متن کتاب تاب بازی دسته جمعی

روی گل آفتاب گردان کفشدوزک های کوچولو ویژ ویژ ویژ تاب می خوردند و از ته دل می خندیدند. ویزویزک دورتر نشست. دلش پر می زد برای بازی، ولی همان جا ماند و با خودش گفت: «این ها مال اینجا نیستند و من را نمی شناسند. بروم چه بگویم که زود با هم دوست بشویم؟ توی بازی شان هم راهم بدهند؟» و فکر کرد و فکر کرد.
زنبورک های دیگر از راه رسیدند و پیش ویزویزک نشستند. این یکی گفت: «دیدید این ها چقدر شادند؟ کاش ما هم برویم پیششان!»
آن یکی گفت: «ولی اول چه بگوییم که از ما نترسند؟» و سومی گفت: «چه بگوییم که زود زود بفهمند ما دوستیم و نمی خواهیم نیششان بزنیم؟»
بقیه پرسیدند: «بگوییم یوهو؟ بگوییم ویز ویز؟ ویزویزک گفت: «نه! نه!» و باز هم فکر کرد و فکر کرد. یک دفعه فریاد زد: «ای وای چطور یادم نبود! اگه دوست دارید دنبالم بیاید و هرچی من گفتم شما هم بگویید. ویز ویزک پر کشید زنبورک های دیگر به دنبالش.
ویزویزک وقتی رسید، روی گل بغلی نشست. بعد وسط صدای خنده کفشدوزک ها خیلی بلند گفت: «سلام». زنبورک های دیگر هم از راه رسیدند و با صدای بلند گفتند: «سلام».
کفشدوزک ها شنیدند. دست از بازی کشیدند. به ویز ویزک و دوستانش نگاه کردند. آن وقت با خوشحالی یک صدا گفتند: «سلام! سلام!»