کتاب خود مردم نگاری هویت دانشگاهی

چگونه هویت انسان ایرانی به‌ عنوان پژوهشگر یا انسان دانشگاهی شکل می‌گیرد؟

امتیاز
5 / 0.0
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب خود مردم نگاری هویت دانشگاهی

نعمت الله فاضلی در کتاب خود مردم نگاری هویت دانشگاهی: چگونه هویت انسان ایرانی به عنوان پژوهشگر یا انسان دانشگاهی شکل می گیرد؟، به ما کمک می کند با نظریه ها و مفهم های علوم انسانی و اجتماعی، داستان های زندگی و تجربه های شخصی مان را بنویسیم.

پدیده ای بزرگ و کم نظیر در تاریخ اکنون جامعه ایران رخ داده و تمام جامعه و فرهنگ ایران تحت تأثیر آن است. در دهه های گذشته میلیون ها نفر از مردم ایران، از گروه های متفاوت شهری، روستایی و عشایری در نتیجۀ گسترش آموزش عالی به دانشگاه راه پیدا کرده اند و دانش آموخته شده اند یا دانشجو هستند.

اکنون دیگر کمتر خانواده ای است که حداقل یک عضو آن در رشته ای از رشته های دانشگاهی درس نخوانده باشد یا مشغول تحصیل نباشد؛ و در حال حاضر کمتر شهر و حتی شهر کوچکی می توان یافت که در آن یک مؤسسه آموزش عالی نباشد؛ کمتر فعالیتی است که به یک رشته دانشگاهی مرتبط نباشد. این پدیده که آن را «همگانی شدن آموزش عالی» می نامند، تحول ساختاری بزرگی در جامعه و زندگی انسان مدرن ایرانی است و همه چیز و همه کس و همه جا را دگرگون کرده و خواهد کرد.

با ورود به دانشگاه، زندگی ما شکل متفاوتی به خود می گیرد و سرنوشت ما به گونه ای دیگر رقم می خورد. ما در دانشگاه عاشق می شویم؛ ازدواج می کنیم؛ شغل خود را می یابیم؛ و دوستی هایمان در آن جا شکل می گیرد. در دانشگاه نسبت به چیزهایی حساس می شویم؛ حساسیت هایمان نسبت به چیزهایی را از دست می دهیم؛ ایمان می آوریم یا ایمان مان سست می شود؛ عادات ها و روحیات جدیدی کسب می کنیم و بسیاری از روحیات و عادات پیشین مان فراموش می شوند. در دانشگاه گاه از همه چیز دلسرد و دلمرده می شویم، گاه به آن دل می بندیم و امیدوار می شویم. دانشگاه بیم ها و امیدهای ما را می سازد؛ جوانی و میان سالی ما در دانشگاه می گذرد؛ و گاه تمام عمر را در این نهاد صرف می کنیم. ما در دانشگاه شکست یا پیروزی را تجربه می کنیم و به هویت تازه ای به عنوان انسان مدرن دانشگاهی می رسیم و یا این که از تحقق این هدف باز می مانیم. در دانشگاه به شبکه های تازه اجتماعی راه پیدا می کنیم و از خانه، خانواده و محله مان فراتر می رویم. دانشگاه ما را به جاها و فرهنگ های شناخته نشده می کشاند و چیزهای نادیده را نشان ما می دهد.

چیستی و چرایی زندگی فردی و جمعی ما اکنون با دانشگاه گره خورده است. این ها و نکات بسیار دیگر، ما را وادار می کند که از دانشگاه و تجربه آن سوال کنیم. قطعا هر کس به گونه ای به دانشگاه راه می یابد، به گونه ای مختلف این راه را طی می کند. دانشگاه برای هر فرد نسبت به دیگری چیزی متفاوت است، و هر زمان دانشگاه معنا و موقعیتی متفاوت از زمان دیگری دارد؛ ولی آیا تاکنون کسی از این جمعیت چندین میلیون نفری دانشگاه دیده و دانشگاه رفته، از خود سوال کرده است چه شد که به دانشگاه رفت، تجربه اش از دانشگاه چه بود، در دانشگاه چه کرد، دانشگاه بر زندگی او چه تأثیری گذارد، یا او بر دانشگاه چه تأثیری داشت؟

این ها پرسش هایی است که دیر یا زود جامعه و انسان ایرانی باید به آن ها جواب دهد، زیرا نه تنها سرمایه مادی و معنوی ما اکنون در دانشگاه هزینه می شود، بلکه سرنوشت ما در آن جا رقم می خورد و برای نوشتن سرنوشت خود چاره ای نداریم جز این که به سرنوشت دانشگاه و پیوندهایش با سرنوشت فردی و جمعی مان بیندیشیم.

نعمت الله فاضلی می خواهد به وسیله مطالعه خودمردم نگارانه نشان دهد که پژوهشگر شدن در حوزه علوم اجتماعی چیزی نیست که صرفاً با یادگیری فنون روش تحقیق ممکن شود، بلکه هویت دانشگاهی بیش از یادگیری و تسلط «روش تحقیق»، نیازمند درونی ساختن نوعی فرهنگ و پیمودن «راه» است؛ راهی که طولانی، پر پیچ و خم و سخت است؛ راهی که از کودکی شروع می شود و باید بدون وقفه آن را در تمام مسیر زندگی طی کرد؛ راهی که نیازمند پشتکار، سخت کوشی، خویشتن داری، کنجکاوی، صداقت، شجاعت، تعهد به جامعه و ارزش های انسانی، و نوعی آرمان خواهی است.

این «راه» را باید به گونه ای طی کرد که در آن مهارت ها و قابلیت های انسانی و فرهنگی مانند خوب گوش دادن، حساس بودن، توجه به دیگری، مسئولیت پذیری، خلاقیت، میل به خود بیان گری، عادت به خواندن، عادت به نوشتن، انضباط فکری، سوال کردن، جست وجو کردن، بازاندیشی و تأمل در خود و انعطاف پذیری فکری، ایمان و عشق به اندیشیدن، و مشارکت و درگیری عمیق در زندگی اجتماعی اهمیتی به مراتب بیش از آگاهی و تسلط به روش ها و فنون خاص تحقیق مانند توانایی نوشتن طرح تحقیق، فنون گردآوری داده ها، طراحی پرسشنامه، پرسشگری، تسلط به فنون تحلیل داده ها، و آگاهی از روش های تحقیق مانند روش نظریه مبنایی، روش های کمی و آماری یا هر روش دیگری دارد.

فردوسی شاعر بزرگ ایران، در شاهنامه نقل می کند که وقتی خسرو انوشیروان شاه ساسانی خزانه اش به اتمام رسید بوذرجمهر صدراعظم را نزد فرد ثروتمندی فرستاد تا به خزانه دولت کمک کند. مرد ثروتمند که «موزه فروش» (کفشگر) بود پذیرفت تا گنجی به انوشیروان ببخشد به این شرط که شاه اجازه دهد فرزندش سواد آموزد و دبیری پیشه کند و «این پاک فرزند گردد دبیر».

در واقعیت کتاب خود مردم نگاری هویت دانشگاهی یک زندگینامه نیست، بلکه تک نگاری و روایتی خود مردم نگارانه از زندگی و تجربه پژوهشی و دانشگاهی نگارنده است؛ این گزارش از سه فصل اصلی تشکیل شده است. فصل اول، کلیات است. در این فصل مسئله، اهمیت و سودمندی ها، دشواری ها و محدودیت ها، پرسش ها و اهداف، ملاحظات نظری و روشی آن بیان شده است. در این فصل سعی شده مخاطب را متقاعد کنیم که چرا خواندن این تک نگاری ممکن است برای شما هم سودمند باشد و مطمئن باشید برای ارضای حس کنجکاوی یا به عنوان مانیفست یا وصیت نامه دانشگاهی این تک نگاری نوشته نشده است!

فصل دوم با عنوان «خود مردم نگاری هویت دانشگاهی» روایت زندگینامه ای نگارنده از تجربه های آموزشی و پژوهشی از دوران کودکی و قصه زندگی آدم ها، نه تنها کنجکاوی ما را بر می انگیزد بلکه بخشی از عطش جست وجوگری ما را نیز می نشاند و قصه های دوران مختلف زندگی و تحصیل از مدرسه تا دانشگاه و همچنین دوره استادی فاضلی روایت شده است. سومین فصل گزارش با عنوان «خود مردم نگاری روش شناختی» تأملات بازاندیشانه در زمینه توصیف و تحلیل ویژگی های روش شناختی فعالیت ها و آثار پژوهشی نگارنده است. این فصل بیشتر جنبه تحلیلی دارد.

گزیده کتاب خود مردم نگاری هویت دانشگاهی

مهم ترین کارکرد رهیافت و تخیل که در کار نگارش و پژوهش فراهم کردم چهارچوبی برای تفسیر پدیده هاست. اشکالی که در کارهای تحقیقاتی دانشجویان و اساتید وجود دارد فقر تفسیر خلاقه است. بسیاری از گزارش های پژوهشی انباشته از ارقام و اعداد و جداول و درصدهاست، ولی مجموعه این ارقام سخنی برای گفتن ندارند. دلایل زیادی برای این مشکل وجود دارد، یکی از این دلایل بی توجهی به اهمیت تفسیر خلاقه است. فرآیند نوشتن فرآیند تأویل و تفسیر مستمری است که انجام می دهیم.

ما در زندگی روزمره هم این کار تفسیر کردن را مرتب انجام می دهیم. اصلی ترین کار پژوهشگر و نویسنده استنباط و تفسیر کردن است. کار پژوهش و اندیشیدن تلاش برای تولید معناست، معنایی که فکر می کنیم در درون واقعیت ها مستتر و پنهان است. آنچه نوشته ای را ارزشمند می کند پرده برداشتن از واقعیت های پنهان است. چرا ما از خواندن بعضی مقاله ها لذت نمی بریم؟ چون چیزی را افشا نکرده است.

برای تفسیر کردن باید درک شهودی، تجربه های زندگی، عقل سلیم، قوه خلاقه، رهیافت یا تخیل، و به ویژه مفاهیم را به خوبی استفاده کرد. من در اینجا می خواهم به نقش و اهمیت مفاهیم بیشتر تأکید کنم. عبارات و مفاهیم برای هر محققی حُکم «جعبه ابزار» را دارد.

صفحات کتاب :
109
کنگره :
LB45‏‫‭/ف2خ9 1396
دیویی :
306/430955
کتابشناسی ملی :
4664261
شابک :
978-600-7683-81-1
سال نشر :
1396

کتاب های مشابه خود مردم نگاری هویت دانشگاهی