رمان جان بها، یک قصه امنیتی و درباره وقایع آبان سال 88 است.آنچه در کتاب جانبها روایت میشود، ماجرایی پرهیجان، نفسگیر، درگیرانه و جاندار از روزهایی است که مأموران امنیت این کشور برای نگهبانی از مرز باورهایشان از سر میگذرانند؛ سربازان گمنامی که با زدن به دل خطر، پیچیدهترین چالشها را پیش رو دارند و به مبارزه با مکارترین و بیرحمترین دشمنان دور و نزدیک میروند. کتاب جانبها قصه ابراهیمهایی است که همچون اسماعیل به مسلخ عشق میروند و برای باورهایی مبارزه میکنند که هنوز زنده است و تأمین امنیت ما را به دنبال دارد.