کتاب تولدت مبارک نوشته راضیه جمالینژاد و نازنین صابری، مجموعهای از داستانها و ایدههای برگزاری جشنتولد برای بچهها براساس خاطرات واقعی به همت خانه همبازی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است.
جشن تولد فرصتی برای دورهمی های شاد دوستانه و فامیلی است که این روزها بیشتر خانواده ها به آن توجه می کنند و برای برگزاری آن، برنامه ریزی ویژه ای دارند. در این کتاب داستان های شیرینی از تولدهای گوناگون و خلاقانه مادرانی را می خوانید که دوست داشته اند خودشان برای تولد فرزندانشان ایده پردازی کنند تا کمتر درگیر آسیب ها و حاشیه های تربیتی شوند.
همچنین، می توانید با استفاده از ایده های جذاب بازی و خوراکی و تزئینات شاد و آسان، جشن هایی دوست داشتنی را تجربه کنید.
«داستان ها» و «ایده هایی برای برگزاری جشن تولد» دو بخش اصلی این کتاب هستند. در بخش اول، بر اساس محتوای اصلی هر خاطره، اعم از شیوه دعوت از مهمان ها، تدارک هدیه ها، بازی ها، محتوای گفت و گوهای خانوادگی و واکنش بچه ها، به تدوین داستان ها پرداخته شده و در ادامه، برای تبیین نگاه و هدف کتاب، یادداشتی تأمل گونه درباره تولد نوشته شده است. همچنین، در بخش دوم، ایده هایی از بازی های خانگی، پخت غذا و شیرینی و تهیه تزیینات خلاقانه برای برگزاری جشنی شاد و کم هزینه و مفید گردآوری شده است.
- جانم؟
‐ ببخشین که اینطوری صداتون کردم. میخواستم ببینم این خانوم که دعوت کردین قراره چی بگن؛ چون من خونه یهکم کار دارم. برم، بعد بیام دنبال دخترم؟
‐ ایشون مشاورن و میخوان دربارۀ دخترهای گلمون و نحوۀ ارتباط مادر و فرزند صحبت کنن. از این بحثهاست
. ‐ آهان، چه خوب! پس میمونم بعد با دخترم میرم، کار خونه که همیشه هست
. ‐ بله، بفرمایید، الان میخوان شروع کنن.
با هم بهطرف اتاق مادرها میرویم
. ‐ شادی جزء مهمی از زندگی دخترهاست، سعی کنین شاد باشین و با شادی، ارتباطتون رو با بچهها مستحکم کنین. هیچ بچهای از مادر بدعنق و افسرده و بیحال خوشش نمیآد اگر اهل شکر باشین، دلایل خیلی زیادی برای شادی پیدا میکنین.
صورتهای یکنواخت کمکم جایشان را به چهرههایی مشتاق میدهند. همه به فکر فرورفتهاند. انگار هرکس درون خودش را از بیرون نگاه میکند. چند نفر در کیفشان میگردند؛ کاغذ میخواهند. چند دسته کاغذ و خودکار از اتاق بچهها میآورم و بین مادرها پخش میکنم. بحث دربارۀ دخترها جذاب شده و دستها برای پرسیدن سؤال بالا میرود. خدا را شکر که خوششان آمده است
‐ پیس.. پیس... .
سرم را برمیگردانم، یگانه اشاره میکند که به طرفش بروم
. ‐ از یگانه به مامان
. ‐ مامان بهگوش، بفرمایین