کتاب چای خوش عطر پیرمرد نوشته سیدسعید هاشمی توسط انتشارات عهد مانا منتشر شده است. کتاب چای خوشعطر پیرمرد روایتهای جذاب و خواندنی از چهرهی حقیقی سید حسن مدرس است. کسی که او را با ماجرای تمام قد ایستادنش برابر رضاخان میشناسیم.
مدرس، ازجمله شخصیت هایی است که باوجود تاثیر بسیارش بر جریان های انقلابی پس از خود، آن چنان که باید، به آن پرداخته نشده است. مدرسی که هیچ گاه در مقابل ظلم سر خم نکرد و تا پای جان، به خاطر آرمان های خود ایستاد و ایستاده نیز به شهادت رسید.
اسب ها آرام آرام در جادۀ باریک بیابانی به طرف اسفه می رفتند. مدرّس جلوتر از تفنگچی ها حرکت می کرد و چیزی نمی گفت. فقط نگاهش پیدرپی به این طرف و آن طرف بود. درخت ها، چشمه ها، کشاورزها، زمین ها و گله های کوچک و بزرگ گوسفند را نگاه می کرد. یکی از تفنگچی ها سکوت را شکست: «آقا! مردم اسفه خیلی فقیرند. خیلی از اهالی آنجا گوسفند، بره، بز و دام ندارند، اگر هم داشته باشند، سه چهارتا بیشتر نیست که آن هم فقط از شیرش استفاده می کنند.» مدرّس آرام گفت: «خودم این ها را می دانم.»
مرد گفت: «یعنی این ها را می گویم که انشاالله از حاکم اصفهان برای مردم اسفه کمی پول بگیرید، بلکه مردم اسفه دستشان بازتر شود.» مدرّس گفت: «باشد، باشد. حالا باید برویم ببینیم اصلاً کی داراست، کی ندار. کدام کشاورز می خواهد کمکش کنیم، کدام کشاورز نمی خواهد. بعد برویم سراغ حاکم.»
یکی دیگر از تفنگچی ها گفت: «یعنی جناب حاکم پول می دهد؟ اصلاً کمک می کند؟» تفنگچی اول گفت: «پس چی. کافی است آقا یک اشاره به حاکم بکند. آقا تا حالا خیلی از این مردم فقیر شهر را کمک کرده. از جناب حاکم می گیرد می دهد به آن ها.»