اهل خانه به شکل شورا دور هم گرد آمده بودند . این عمل یک سنت زیبا از زمانهای گذشته بود که به برکت خود این پدرو مادر یعنی حسن بهمان از کارکنان آموزش پرورش وخانم نظیره سربازرس وزارت کار دنبال میشد. هدف از این شورا پرورشی بود تا فرزندان را در به عهده گیری مسئولیت ودرک زندگی شرکت دهد. گذشته از اینکه این شورا عقل و خرد را عامل اصلی رفتارهای آنها قرار میداد. مادر گفت: ما امروز جمع شدیم تا درباره مسئله طاهر با هم حرف بزنیم. طاهر پسر کوچکتر خانواده بود ودر دبیرستان درس می خواند. دختر همکار پدرش را که هم سن و سال خودش بود دوست داشت ووقتیکه خانواده دختر در آستانه منتقل شدن به یک کشور عربی به مدت چند سال بودند طاهر می خواست پیش از سفر از دختر خواستگاری کند . سمیر که بزرگترین پسر ودانشجوی دانشکده مهندسی بود گفت: من فکر میکنم خواستگاری برای طاهر خیلی زود...
98912****2433خوبببببببببببببببببببببببببببببب
1397-4-29 16:28:27
پاسخ
98936****1373خوب بود
1397-4-19 09:12:45
پاسخ
98910****6123جالب بود
1395-7-30 14:58:33
پاسخ
امید منتظریامید.حرف ندارید,
1391-8-17 11:42:38
پاسخ
امید منتظریخیلی متشکرم
1391-8-17 11:41:29
پاسخ
behrooz paditc@live.comعالی بود. تشکر
1391-8-10 11:42:14
پاسخ