تا جایی که یادم می آید، از همان دوران کودکی، هر حرکت و اتفاقی که در اطرافم رخ می داد، ذهنم را به خود مشغول می کرد. آن قدر حساس و کنجکاو بودم که حتی موقع خواب هم، به دنبال علت و معلول می گشتم و با حرف زدن گاه و بی گاه، موجب نگرانی خانواده می شدم. کسی نمی دانست در درونم چه می گذرد و آن همه غوغای درونم برای چیست؟ فطرتاً آدم صادق و زلالی بودم و تلاش می کردم تا مفهوم ذهنی ام را برای درک دیگران بیان کنم، اما به جایی نمی رسیدم.
98915****5295من.عاشق.خاترات.دفاع.مقدس.هستم
1397-3-4 12:53:37
پاسخ