...چند روزی گذشت. شدت گرما داشت ما را هم از پا در می آورد. نمی شد تحمل کرد. بعد از ظهر به دشت عباس رفتم و با شهید غلامی تماس گرفتم و اجازه خواستم یکی دو ماه کار را تعطیل کنیم و برگردیم اصفهان تا هوا مساعد شود.
شهید غلامی کمی سکوت کرد و گفت: یک چیز را به من بگو و اگر خواستی کار را تعطیل کنی، تعطیل کن. فقط بگو: عاشق نیستم و بیا...
کنگره :
PIR8211 /ص6316ک2 1393