همه چیز کاملا تصادفی پیش آمد روز قبل مگره حتی به فکر مسافرت هم نبود. پانزده روزی میشد که مادام مگره به دیدار خواهرآبستنش درآلزاس رفته بود. صبح روز سه شنبه مگره نامه ای از یک دوست قدیمی در اداره ی پلیس قضایی دریافت کرد. این دوست دو سال قبل بازنشسته شده و زندگی آرامی را در دهکده ای در دورتلی آغاز کرده بود.او از مگره خواسته بود برای تعطیلات چند روزی میهمان او باشد...
98990****2607عالی بود
1397-6-5 21:15:43
پاسخ
98915****7207خوب بود
1397-5-31 03:13:46
پاسخ
98939****0014عالی
1395-1-7 02:05:34
پاسخ
ابوذر مرادی شهدادیواقعا درگیر کننده و پرکشش بود...ازتون ممنونم.
1394-11-9 22:38:22
پاسخ
مهدی بوذریکتاب جالبی بود
1392-7-17 03:21:43
پاسخ
علیرضا دچرا نظرات تایید نمیشه؟!
انتقاد نباید کرد؟1392-3-1 12:36:24
پاسخ
مهدی پلیر(player)جالبه ارزش شنیدنو داره
1391-12-19 07:54:48
پاسخ