امتیاز
5 / 0.0
خرید الکترونیکی (TEXT)
مطالعه در اپلیکیشن فراکتاب
ت 16,000
نظر شما چیست؟
رمان پر اثر شارلوت مری ماتیسن، داستانی تاثیرگذار است که در عین سادگی، کاریزمای عجیبی دارد. نکته جالب درمورد کتاب پر این است که شاید بیش از سرزمین مادری خود در ایران به شهرت و محبوبیت دست یافته است.

پر (The Feather)، رمانی عاشقانه با روایت خطی است. «راجر دالتون»، شخصیت اول داستان، سرگذشت مکتوب خود را در اختیار ویویان، دوست قدیمی دالتون، می گذارد و از او می خواهد آن را چاپ کند. ویویان دست نوشته های دالتون را برای ما می خواند که با روایت اول شخص نوشته شده و البته در بسیاری از نقاط، ماجرا به صورت دیالوگ پیش می رود.

کتاب پر، نماد سبکی، لطافت، پاکی و ناپایداری است. داستان با تمی مهیج پیش رفته و تمام صحنه هایش پر از احساس، اشک و آه و بیان عواطف راوی و معشوقش و بیان صحنه های صمیمی بین آن دو است.

دالتون کارشناس حدوداً 40 ساله بیمه و صاحب زندگی آرام، ساده و شادی در کنار همسر و فرزند خود است تا زمانی که پرونده مرگ همسر مادام کوترل به او محول می شود. عشق معمولاً ناگهان و در جایی که اصلاً انتظار ندارید به سراغ شما می آید و دالتون هم گرفتار یکی از آن لحظات می شود.

«پر» داستان عشق نامتعارف راجر دالتون به ماویس کوترل است. شارلوت مری ماتیسن (Charlotte Mary Matheson)، بارها دالتون را در موقعیت های تصمیم گیری قرار می دهد و گویی می خواهد به دالتون یادآور شود این راهی است که خودش انتخاب کرده و اکنون باید تصمیم بگیرد آیا حاضر است باز هم برای عشق هزینه ای بپردازد؟

کتاب «پر» مجادله های درون دالتون را با دقت بسیار شرح می دهد و ما را در یأس ها، عاشقانه ها و رنج های او شریک می کند. در میانه کتاب از خود می پرسیم معنای زندگی ما چیست؟ آیا چیزی جز عشق است؟ زمانی که دالتون به پاسخ این سؤال مطمئن می شود داستان به اوج خود می رسد و صحنه های عاشقانه بی نظیری خلق می شود که احساسات هر انسانی که عشق را تجربه کرده بر می انگیزد.

در بخشی از کتاب پر می خوانیم:
یک حس عجیب و ناراحت کننده ای مرا آزار می داد، مگر من از او چه می خواستم؟ باز هم رنج و بدبختی، باز هم عذاب و دربدری، او می خواست به خارج برود، به سوی یک زندگی پاک، ساده و بی غل و غش. او می خواست با ریاضت جسمی گناه خود را بشوید، روح او به قدر کافی رنج و مشقت کشیده بود.

همان طور که پاهایش را رو به بخاری دراز کرده بود او را ورانداز کردم و دیدم الحق هیکل او نقص ندارد، خودش هم می دانست و از این موضوع خوشوقت بود، می دانست که یک سرزمین جدید، کار و فعالیت، زندگی پاک و ساده در انتظارش است. با وجود این، دیشب وقتی که ماویس را دید آن تاج گل سرخ را که یادبود عشق و دلدادگی بود به پاهایش نثار کرد.
صفحات کتاب :
270
کنگره :
PZ3‏‫‬‭/م2پ4 1389
دیویی :
823/914
کتابشناسی ملی :
1851945
شابک :
978-964-2575-67-1
سال نشر :
1389

کتاب های مشابه رمان پر