نظر شما چیست؟
مزرعه حیوانات به انگلیسی: Animal Farm که در ایران به نام قلعه حیوانات نیز شناخته شده است، رمانی پاد آرمان شهری به زبان انگلیسی و نوشتهٔ جورج اورول است. این رمان در طول جنگ جهانی دوم نوشته و در سال ۱۹۴۵ میلادی در انگلستان منتشر شد، ولی در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ میلادی به شهرت رسید.

این رمان دربارهٔ گروهی از حیوانات است که صاحب مزرعه (آقای جونز) را از مزرعه اش فراری می دهند و خود ادارهٔ مزرعه را به دست می گیرند. رهبری این جنبش را گروهی از خوک ها به دست دارند، ولی پس از مدتی این گروه جدید نیز به رهبری خوکی به نام ناپلئون همچون آقای جونز به بهره کشی از حیوانات مزرعه می پردازند و هرگونه مخالفتی را سرکوب می کنند.

جورج اورول که در جریان جنگ داخلی اسپانیا با سیاست های حکومت سوسیالیستی شوروی آشنا شده بود و در ضمن از پاکسازی های خشونت آمیز دوران استالین خشمگین بود، با نگارش این رمان استبداد طبقه حاکم شوروی به سختی انتقاد کرد. در این رمان، انقلاب حیوانات مزرعه نماد انقلاب کارگری برضد نظام سرمایه داری است.

بخشی از کتاب:
آقای جونز مالک مزرعه مانر به اندازه ای مست بود که شب وقتی در مرغدانی را قفل کرد از یاد برد که منفذ بالای آن را هم ببندد. تلوتلو خوران با حلقه نور فانوسش که رقص کنان تاب میخورد سراسر حیاط را پیمود،کفشش را پشت در از پا بیرون انداخت و آخرین گیلاس آبجو را از بشکه آبدارخانه پرکرد و افتان و خیزان به سمت اتاق خواب که خانم جونز در آنجا در حال خروپف بود رفت. به محض خاموش شدن چراغ اتاق خواب، جنب و جوشی در مزرعه افتاد.

در روز دهان به دهان گشته بود که میجر پیر، خوک نر برنده جایزه نمایشگاه حیوانات، شب گذشته خواب عجیبی دیده است و میخواهد آن را برای سایر حیوانات نقل کند، مقرر شده بود به محض اینکه خطر آقای جونز در میان نباشد همگی در انبار بزرگ تجمع کنند. میجر پیر (همیشه او را به این نام صدا میکردند،گر چه به اسم زیبای ویلینگدن در نمایشگاه شرکت کرده بود) آنقدر در مزرعه مورد احترام بود که همه حاضر بودند ساعتی از خواب خود را وقف شنیدن حرفهای او کنند.

در یک سمت طویله بزرگ در محل مرتفع سکو مانندی میجر در زیر فانوسی که به تیر آویزان بود روی بستری از کاه لمیده بود. دوازده سال از عمرش می رفت و اخیرا کمی تنومند شده بود مع هذا خوک باعظمتی بود، و با اینکه دو دندان نیشش هیچگاه کنده نشده بود ظاهری مهربان و مجرب داشت. دیری نپایید که سایر حیوانات به تدریج آمدند و هر دسته به شیوه خاص خود در محلی قرار گرفت. اول سگ ها. بلوبل و جسی و پینچر آمدند و بعد خوک ها که جلو سکو روی کاه مستقر شدند. مرغ ها روی لبه پنجره نشستند و کبوترها بال زنان بر تیرهای سقف جای گرفتند، گوسفندان و گاوها پشت سر خوک ها دراز کشیدند و مشغول نشخوار شدند.

کتاب های مشابه مزرعه حیوانات