کتاب شاید باید با کسی حرف بزنی توسط یکی از نویسندگان آثار پرفروش به انتخاب نیویورک تایمز نوشته شده است. نویسنده‎ای که در عین حال روانکاو، ستون نویس شناخته شده در سطح ملی هم هست و اثری را پدید آورده که تامل‎برانگیز، طنازانه و شگفت انگیز است.

کتاب ما را به پشت صحنه دنیای درمانگران می برد. جایی که او و بیمارانش به دنبال جواب سوال هایشان می‎گردند.
لُوری گُوتلیب، درمانگری ساکن شهر لس آنجلس است که به بیماران خود کمک می‎کند. از طرف دیگر بحرانی در زندگی خودش پیش می‏ آید که دنیایش را زیر و رو کرده است.

از دیگر شخصیت های کتاب، وِندل Wendell است، درمانگری عجیب و غریب، اما بامزه که لُری اغلب برای مشاوره به مطب او مراجعه می ‎کند. وندل با کله‎ای طاس، پیراهن پشمی و شلوار خاکی رنگش انگار ذاتا برای این کار آفریده شده است. با این وجود، اصلا در قالب شغلش نمی‏ گنجد.
به مرور که گُوتلیب دالان های پرپیچ و خم ِزندگی بیمارانش را واکاوی می‎کند، بیمارانی مثل یک تولیدکنندهِ خودپسند هالیود، زن جوانی که به تازگی ابتلایش به بیماری‎ای کشنده تشخیص داده شده است، خانمی مسن که تهدید می‎کند اگر تا موقع جشن تولدش وضعیت بهتر نشود خودکشی خواهد کرد و دختر جوانی بیست و چند ساله که مدام با آدم های اشتباهی قرار آشنایی می‎گذارد، متوجه می شود مشکلاتی که آن ها با آن دست به گریبان هستند، فرقی با مشکلات خودش در زندگی شخصی‎اش ندارد.

گُوتلیب با خِرَد و طنزی مثال‎زدنی از ما دعوت می‎کند تا وارد دنیای او به عنوان درمانگر و بیمار شویم، و به واکاوی حقایق و دروغ هایی بپردازیم که در فراز و فرود مابین عشق و تمایل، معنا و مرگ، گناه و رستگاری، ترس و شجاعت، امید و تغییر به خود می گوییم.
"شاید باید با کسی حرف بزنی" کتابی انقلابی از نظر صداقت خود است، و بررسی شخصی عمیقی را از قلب و ذهن‎های افراد انجام داده و نادرترین هدایا را در اختیار قرار می‎دهد.

پرتره‎ای جسورانه که نشان می‎دهد انسان بودن به چه معناست و روایتی بسیار طنزگونه و آگاهی‏ بخش در مورد زندگی‎های رمزآلود شخصی ما و قدرتمان برای تغییر دادن زندگی است.