نظر شما چیست؟

گزیده ای از کتاب دونه های سیب جانی

 جان، مردی مهربون و قوی بود و در طول سفرش، اتفاقات ناگواری رو تجربه ­کرد.
اون در سال 1790 ماجراجوییش رو شروع کرد و به ایالت پنسیلوانیا رفت.
وارِن یک شهر آن چنان پیشرفته نبود و مردم با گاری وسایلشون رو جا به ­جا می کردند. 

 جان متوجه­ شد که مردم بیشتر به دنبال ساختن گاری برای وارد کردن غذا به وارن هستند.
ولی اون فکر دیگه­ ای داشت.
می خواست توی زمین­ های حاصل­ خیز وارِن درخت بکاره، اون­ هم درخت سیب…

کتاب های مشابه دونه های سیب جانی