کتاب پنجره ای رو به خیال
کتاب الکترونیکی
خلاصه کتاب پنجره ای رو به خیال
پنجره ای رو به خیال
گزیده ای از متن کتاب
رستم یار، بعد از پشت سر گذاشتن سختی های بسیار، به غار دیو سپید رسید و او را شکست داد و توانست همراهیان کیکاووس را نجات بدهد. اما یک نفر کم بود، خود کیکاووس، شاه مازندران.
رستم یار کلافه و سردرگم شده بود و نمی دانست کیکاووس کجاست. یاران او هم بعد از بی هوشی شان چیزی به یاد نمی آوردند. واقعا کیکاووس به کجا رفته بود؟ فرار کرده بود یا ربوده شده بود؟ در بین آن همه نگرانی و دلواپسی یکی از نزدیک ترین خدمتگذاران دیو سپید جلو آمد و گفت: من می دانم چرا کیکاووس اینجا نیست.
دیو سپید برادر بزرگتری دارد به نام دیو سرخ. وقتی دیو سپید افرادی را زندانی می کند، برادرش می آید تا رئیس گروه زندانی ها را با خودش ببرد و آن ها را به نحوه بدتری بکشد...
کتاب های مرتبط
بیشتر
برچسب ها
مشخصات
نوع اثر : کتاب
صفحات کتاب : 56
کنگره : PIR8343
دیویی : 8فا3/62[ج]
کتابشناسی ملی : 6118173
شابک : 978-622-656242-3
سال نشر : 1399