نظر شما چیست؟

گزیده کتاب آلفرد نوبل

چکش با صدای بلندی افتاد!

یک قطره نیتروگلیسرین بود که باعث انفجار شده بود. آلفرد نوبل وحشت زده شد و به قدرت اون مایع فکر کرد. 

یک مایع مثل اون می تونست به اندازه ای نیرو تولید کنه که صخره ها رو منفجر کنه و امکان ساخت ریل قطار یا پل رو ایجاد کنه. 

می تونست توی ارتش استفاده بشه و فشنگ های امن تری رو براشون فراهم کنه، چون تا اون موقع برای پر کردن گلوله ها از باروت استفاده می کردن که خیلی امن نبود.

آلفرد شعر و ادبیات رو به اندازه ی  علوم و شیمی دوست داشت.

اگرچه دوست داشت یک نویسنده باشه ولی بعد فهمید که نویسندگی رو بعد از کار به عنوان یک دانشمند هم می تونه انجام بده.

کتاب های مشابه آلفرد نوبل