امتیاز
5 / 4.0
خرید الکترونیکی (PDF)
مطالعه در اپلیکیشن فراکتاب
ت 10,000

نظر دیگران

نظر شما چیست؟

معرفی کتاب غواص ها بوی نعنا می دهند

کتاب غواص ها بوی نعنا می دهند، روایت داستانی 72 غواص لشکر «انصارالحسین(ع)» استان همدان است که در روز چهارم دی ماه 1365 در منطقه عملیاتی «کربلا4» حماسه آفریدند. این روایت براساس خاطرات بازماندگان حادثه و شاهدان عینی در قالب داستان به همت حمید حسام به نگارش درآمده است.

جنگ را صورتی بود و سیرتی. صورت آن، خون بود و آتش و باروت و باطن آن، عشق و حماسه و عرفان. از این منظر اخیر بود که اکسیر خون و باروت و آتش، انسان کامل می‌آفرید. امروز بسیاری از سبکباران ساحل‌ها از آن‌همه موج توفندهٔ اروند و کارون، ساحل ثابت و آرامش را می‌بینند. اما برای هر آنکه بر لوح دلش، قیامت قامت غواص‌های کربلای‌ چهار نقش عشق زده است، آن موج‌‌ها همه از زمزمهٔ شور است و شیدایی و پرواز.

این داستان‌واره، برگرفته‌ای از خاطرات بازماندگان این حماسهٔ عاشورایی است؛ فرمانده گردان غواص، گردان جعفر طیار، برادر جانباز کریم طاهری، جانشین گردان برادر آزاده حاج‌محسن جامه‌بزرگ، هم‌رزم صبور و آزاده‌ام حمید تاجدوزیان و سه تن از یادگاران بازگشته از اسارت گردان غواصی لشکر انصارالحسین(ع).

گزیده کتاب غواص ها بوی نعنا می دهند

حکایت آن شب را باید از آسمان پرسید، یا از ستارگانش، یا از اروند و نیستانش، یا از پیشانی‌هایی که ساعت‌ها روی خاک ماندند و چشم‌هایی که اشک‌ها ریختند و دل‌هایی که پیش‌قراول لشکر خودشان و لشکرهای دیگر بودند.

کریم یک دم آرام نبود. همه‌جا بود و هیچ‌جا نبود. می‌دوید. فقط می‌دوید. یا نگران لباس‌های بچه‌ها بود، یا تجهیزاتشان، یا ساعت حرکت، یا خش‌خش بی‌سیم، یا آسمان، یا اروند، یا پیشانی نیرویی که هنوز نبوسیده بودش، یا استتار بچه‌ها.

آمد پیش من و گفت: «محسن‌جان! به بچه‌ها بگو سریع بروند سروصورت خودشان را با گِل استتار کنند، ما فقط نیم ساعت وقت داریم.» آن لحظه یکی از زیباترین لحظه‌های عمر من است. چون وقتی رفتم سراغ بچه‌ها دیدم همه‌شان در کمتر از آنچه انتظارش می‌رفت، نه‌تنها خودشان بلکه حتی قطب‌نماهای فسفری و شب‌نمای خودشان را هم استتار کرده بودند. هیچ نیازی به تذکر‌های عملیاتی نبود.

و همین طور خداحافظی. هر کسی دوستی را گوشه‌ای گیر انداخته بود و سر به شانه‌اش گذاشته بود و با گریه و خنده و خیلی خودمانی می‌گفت: «شفاعتم یادت نرود، بی‌معرفتی نکنی یک وقت!»

صفحات کتاب :
106
کنگره :
DSR1628‏‫‭/ح44غ9 1398
دیویی :
‫‭955/8430922
کتابشناسی ملی :
5659852
شابک :
978-622-6609-16-6
سال نشر :
1398

کتاب های مشابه غواص ها بوی نعنا می دهند