امتیاز
5 / 0.0
خرید الکترونیکی (TEXT)
مطالعه در اپلیکیشن فراکتاب
ت 60,000
نظر شما چیست؟
ناهید: روم نشد به آقاجون و مادرت زنگ بزنم...گفتم به تو راحتتر میتونم حرفمو بگم.
فرید: (کمی ترسیده)اتفاقی افتاده؟
ناهید چند وقته یه ترسی افتاده تو زندگیم که...
نمیتواند ادامه ی حرفش را بزند.فرید کمی نگران می شود.
فرید: بگم یه آب قندی چیزی بیاره؟
ناهید: نگران فرهادم...
فرید...؟
ناهید: فرهاد سابقه ی خودکشی داشته؟...
صفحات کتاب :
150
کنگره :
‏‫PN۱۹۹۷‭‬ ‭/آ۱‏‫‭ک۴ ۱۳۹۴
دیویی :
‏‫۷۹۱/۴۳۷۲‭‬
کتابشناسی ملی :
3975778
شابک :
9789642432097
سال نشر :
1394

کتاب های مشابه شیفت شب و سوت پایان