قدم زدیم
تو از مرده های دیشب گفتی
من از زنده های دیروز
از خیابان های نرفته
قدم های به تأخیر افتاده
سایه ی کم رنگم
و تفنگم
که شکار هیچ گوزنی در سرش نیست
آن قدر گفتم
که حرفت را زدی:
ما خلاف وعده نبودیم
وگرنه مرگ ما را فراموش نمی کرد
کنگره :
PIR8203 /الف774ت7 1394