نظر شما چیست؟
داستان این کتاب در مورد لوئیس تاگت است و ماجرا از جایی شروع می شود که او در یک کلاس 56 نفره با رتبه 26 از مدرسه فارغ التحصیل شده است. پس پدر و مادرش به افتخار او و این موفقیتش یک میهمانی پر خرج در یک هتل راه انداختند. زمستان همان سال لوئیس ...

جی دی سالینجر

خبر مرگ جی دی سالینجر در روز چهارشنبه ۲۷ ژِانویه را نزدیکانش روز پنجشنبه، اعلام و تایید کردند. این خبر می توانست ماه ها از چشم رسانه ها دور بماند. مهمترین نویسنده دهه ی پنجاه آمریکا و یکی از بزرگترین رمان نویسان نیمه ی دوم قرن بیستم نزدیک به نیم قرن در انزوایی خودخواسته به سر برد و زندگی شخصی خود را از چشم دیگران پنهان نگه داشت.

آگاهی اندک از زندگی و رفتار نویسنده ای بزرگ

پدر جروم دیوید سالینجر یهودی لهستانی تبار و مادرش اسکاتلندی ایرلندی بود. او اول ژانویه ۱۹۱۹ در نیویورک به دنیا آمد و در منهتن به دبیرستان رفت. سالینجر که ترجیح می داد نام کوچکش فقط "جی دی" نوشته شود در دهه ی چهل میلادی در ارتش آمریکا خدمت می کرد و مدتی نیز در خلال جنگ دوم جهانی در فرانسه به سر برد.

سالینجر نه مصاحبه می کرد، نه در محافل ادبی شرکت داشت، نه در مراسم حضور می یافت. کسی به درستی از نظرات ادبی، اجتماعی، و سیاسی او آگاهی دست اول و دقیقی ندارد. معدود عکس هایی که از او منتشر شده اغلب به دوران جوانی اش مربوط می شوند و همان ها نیز انگشت شمارند. او حتی پس از انتشار «ناتور دشت» که برایش در مدتی کوتاه شهرتی جهانی به همراه آورد، نه تنها از گوشه گیری دست نکشید که بیشتر به خلوت خود گریخت.

بیشترین اطلاعات در مورد زندگی خصوصی سالینجر برگرفته از دو کتاب است. یکی از این کتابها را دخترش در مورد او نوشته. کتاب دیگر نوشته ی زنی است که در سال ۱۹۷۲، ده ماه معشوقه ی سالینجر بوده است.

اطلاعات دست اول در مورد جزییات زندگی او تقریبا به همان اطلاعاتی محدود می شود که مانند سوابق تحصیلی و شغلی، در پرونده های عمومی درج شده است. بخش اعظم زندگی نامه هایی نیز که در مورد سالینجر منتشر شده بیشتر به کاوش در شجره نامه ی نویسنده و خاطراتی از افرادی است که همکار و هم دوره ی او بوده اند.

دهه ی پنجاه میلادی، «دوران سالینجر»

سالینجر کار ادبی را با انتشار تعدادی داستان در مطبوعات آغاز کرد. رمان «ناتور دشت» او نیز ابتدا به صورت داستان دنباله دار در مجله ای به چاپ رسید. چاپ همین کتاب در ۱۹۵۱ شهرتی عظیم برای سالینجر به همراه آورد.

او دو سال بعد مجموعه ی «نه داستان» و در سال ۱۹۶۱ «فرانی و زویی» را منتشر کرد. این نویسنده ی آمریکایی، از سال ۱۹۶۵ دیگر اثر تازه ای منتشر نکرد. به جز رمان «ناتور دشت» حدود ۳۵ داستان کوتاه بیشتر از او منتشر نشده است. همین آثار معدود، منتقدان و تاریخ نگاران ادبیات معاصر آمریکا را واداشته دهه ی پنجاه میلادی را «دوران سالینجر» بنماند.

در بسیاری از داستان های سالینجر شخصیت های خاصی که به نوعی با یکدیگر در ارتباط هستند حضور پیدا می کنند. اغلب این شخصیت ها ویژگی مشابهی دارند که ظاهرا از زندگی و خلق و خوی خود نویسنده گرته برداری شده است؛ اغلب آرام و منزوی هستند و رفتاری دارند که مطابق پسند و روال معمول زندگی قشر متوسط نیست.

یکی دیگر از جنبه هایی که در بسیاری از شخصیت های داستان های سالینجر تکرار می شود، تقابل فهم و دریافت کودکانه ی جهان با رویکرد "بزرگسالان" به هستی و زندگی است. سالینجر در ساختن جهان داستانی خود تا حد ممکن حضور نویسنده را کم رنگ می کند تا اتفاق های ظاهرا ساده، دلهره های انسان معاصر را به خواننده منتقل کند.

«ناتور دشت»، «انجیل نسل جوان»

«ناتور دشت» مجموعه ی ویژگی های آثار سالینجر را در خود گرد آورده است؛ هم به لحاظ زبان، هم از جنبه ی شخصیتی که می پردازد، و هم در نوع نگاهی که به دنیای معاصر و روابط حاکم بر آن می اندازد. ناتور دشت را "انجیل نسل جوان" نیز خوانده اند. این کتاب سرگذشت جوان سرکش ۱۶ ساله ای است که در خیابان های نیویورک پرسه می زند، و با نسل پیش از خود ناسازگار است.
ناتور دشت، چنان زبان بی پروایی دارد که در برخی از کشورها انتشار آن را ممنوع کردند. به رغم این نخستین و تنها رمان منتشر شده ی سالینجر کتاب بالینی بسیاری از جوانان آمریکایی و بعدا، بسیاری از جوانان جهان شد.

تاثیر این رمان بر روی نسل جوان چنان عمیق و پایدار بود که گفته می شود «مارک دیوید چپمن» قاتل «جان لنون» این جنایت را در سال ۱۹۸۰ تحت تاثیر این کتاب انجام داده است. ظاهرا او چه در هنگامی که طرح این قتل را می کشید و چه در لحظه ی سوء قصد به لنون نسخه ای از کتاب «ناتور دشت» را به همراه داشته. او ادعا کرده برای تبلیغ کتاب سالینجر این قتل را مرتکب شده است. گرچه در هیچ کجای این کتاب خواننده به خشونت و جنایت تشویق و تحریک نمی شود.

«ناتور دشت» به عنوان یک متن ادبی در بسیاری از دانشکده ها تدریس می شود و در پایان قرن بیستم به عنوان یکی از برترین رمان های این قرن شناخته شد.

در انتظار انتشار آثار به جا مانده از سالینجر

آثار جی دی سالینجر خیلی زود به زبان های دیگر ترجمه شد. در آلمان هاینریش بل همراه همسرش از نخستین مترجمان آثار او بوده اند. در ایران نیز تقریبا تمام کارهای سالینجر، و «ناتور دشت» لااقل دوبار، به فارسی ترجمه و منتشر شده است. نام مجموعه ی «نه داستان» در برگردان فارسی از یکی از داستان های کتاب گرفته شده و به «دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم» تغییر کرده است.

سالینجر به دنبال شهرت فراوانی که نخستین کتابش برایش به همراه آورد به شهر کوچک کورنیش در نیوهمپشایر کوچ کرد تا هر چه بیشتر از مردم دور بماند. گفته می شود او در نیم قرنی که چیزی منتشر نکرد آثار فراوانی نوشته است. درستی یا نادرستی این حرف مشخص نیست و هنوز کسی نمی داند سرنوشت نوشته های به جا مانده از سالینجر چه خواهد شد.

بعید نیست پس از مرگ سالینجر آثاری که از او منتشر می شود چند برابر آثاری باشند که با اجازه و در دوران حیاتش منتشر شده؛ برخی از منابع از وجود ۱۵ کتاب در میان دست نوشته های برجا مانده از نویسنده خبر داده اند.

کتاب های مشابه لوئیس تاگت قاطی آدم بزرگ ها می شود