خلاصه کتاب قوانین طبیعت انسان نوشته رابرت گرین را نوعی کتاب راهنما بدانید که به رمزگشایی رفتارهای انسانی اعم از رفتارهای معمولی، عجیب، مخرب و دیگر طیفها میپردازد. میتوانیم آنها را قوانینی بدانیم که بر اساس آنها و تحت تأثیر این نیروهای مهم، تمایل داریم به شیوههایی قابل پیش بینی واکنش نشان دهیم.
خلاصه کتاب قوانین طبیعت انسان
در هر فصل کتاب قوانین طبیعت انسان داستانی از برخی افراد نمادین و معروف دارد که به طور منفی یا مثبت این قانون را به کار گرفتهاند و ایدهها و استراتژیهایی را درباره نحوه رفتار با خود و دیگران تحت این قوانین مطرح میکند. هر فصل با یک بخش تمام میشود که توضیح میدهد چگونه این نیروهای اساسی انسانی را به پدیدهای مثبتتر و کارآمدتر تبدیل کنیم، به طوری که دیگر برده انفعالی ذات انسانی نباشیم، بلکه آن را به شکلی مناسب و مثبت دگرگون کنیم.
در کتاب کتاب قوانین طبیعت انسان شما یاد خواهید گرفت که خودگوییهای بیوقفه خود را خاموش کنید و با دقت بیشتری گوش دهید. خواهید توانست دیدگاههای دیگران را نیز به بهترین شکل ممکن ببینید. از قدرت تصور و تجربه بهره خواهید گرفت تا احساس آنها را درک کنید. اگر آنها موضوعی دردناک را توصیف میکنند، شما نیز به یاد لحظات دردناک خود خواهید افتاد و با آنها همدلی خواهید کرد. شما فقط سرتان را تکان نخواهید داد، بلکه اطلاعات آنها را به روشی همدلانه تحلیل خواهید کرد و به بینش و بصیرت دست خواهید یافت. و شما بهطور مداوم سیکل همدلی و تحلیل را طی خواهید کرد و هرچه را مشاهده میکنید، بهروز خواهید کرد و توانایی خود در دیدن دنیا از منظر دیگران را بالاتر خواهید برد. شما پس از این تمرینها به حسی فیزیکی از پیوند بین خود و دیگران خواهید رسید.
سرانجام، این قوانین نگاه شما به استعدادهای بالقوهتان را تغییر خواهد داد و شما را با خود والاتر و ایدهآلتر آشنا خواهد کرد.
دانلود کتاب قوانین طبیعت انسان
نسخه الکترونیک کتاب قوانین طبیعت انسان را در نرم افزار فراکتاب دانلود کنید و یا آن را به صورت آنلاین در نرم افزار مطالعه نمایید.
قوانین طبیعت انسان
درباره کتاب قوانین طبیعت انسان
کتاب قوانین طبیعت انسان را به این شکل در نظر بگیرید: قرار است به کارآموز طبیعت انسانی تبدیل شوید. قرار است مهارتهایی را توسعه دهید تا بتوانید شخصیت همنوعان خود را مشاهده و ارزیابی کنید و اعماق وجود آنها را ببینید. قرار است روی خود برتر و والاتر خویش کار کنید تا آن را بیرون بکشید و از طریق تمرین به استاد این هنر تبدیل شوید. به این ترتیب تمام سموم و بدسرشتیهایی را که دیگران به دامانتان میریزند، از خود دور خواهید کرد و به فردی منطقیتر، خودآگاهتر و کارآمدتر تبدیل خواهید شد.
انسان زمانی نسخه بهتر خودش خواهد شد که او را وادار کنی ببیند چگونه است.
آنتوان چخوف
برشی از متن کتاب
فصل سوم: در پس نقاب مردم را ببینید
قانون نقش بازی کردن
مردم تمایل دارند نقابی بر چهره بزنند که آنها را در بهترین حالت ممکن، متواضع، دارای عزت نفس و سختکوش نشان دهد. آنها حرفهای درست میزنند، تبسم میکنند و به عقاید و ایدههای ما احترام میگذارند. آنها میآموزند تا ناامنیهای درونی و حسادت را پنهان کنند. اگر ما این ظاهر را حقیقت بپنداریم، هرگز نمیتوانیم احساسات واقعی آنها را درک کنیم و یکباره با مقاومت، دشمنی و رفتارهای ناپسند و خودخواهانة آنها گیج و سردرگم میشویم.
خوشبختانه این نقاب ترکهایی دارد. افراد مدام احساسات و تمناهای ناخودآگاهشان را به شکل سرنخهای غیرکلامی بروز میدهند که تحت کنترل آنها نیست. این نشانههای کلامی شامل حالات صورت، تغییر صدا، حرکات عصبی و تکانهای بدن است. شما باید ذهنخوانی را بهخوبی بیاموزید تا این زبان را در مردان و زنان بشناسید. وقتی به دانش ذهنخوانی مجهز شوید، میتوانید معیارهای تدافعی مناسب را در نظر بگیرید. ازسویدیگر، ازآنجاکه ظاهر همان عاملی است که مردم با آن شما را قضاوت میکنند، باید بیاموزید چطور بهترین وجه خویش را نشان دهید و نقشتان را با بیشترین اثرگذاری بازی کنید.
زبان دوم
یک روز صبح در آگوست 1919، میلتون اریکسون هفدهساله، پیشروی آینده در هیپنودرمانی و یکی از تأثیرگذارترین روانشناسان قرن بیستم، در حالی بیدار شد که فهمید بخشهایی از بدنش بهناگاه فلج شدهاند. در طول چند روز بعد این معلولیت وسعت یافت. بهسرعت بیماری فلج اطفال در او تشخیص داده شد که البته این بیماری در آن زمان تقریباً فراگیر بود. همانطورکه در بستر خوابیده بود، صدای مادرش را در اتاق کناری شنید که دربارة بیماری پسرش با دو متخصص صحبت میکرد. او که فکر میکرد اریکسون خوابیده است، با یکی از این پزشکان طوری صحبت کرد که گویی پزشک گفته بود: «پسرتان تا صبح فوت خواهد کرد». مادرش به اتاقش آمد و غافل از اینکه پسرش همه چیز را شنیده است، تلاش کرد که غم عمیق درونش را پنهان کند.
اریکسون از مادرش خواست که قفسههای اتاقش را از کنار تختش به جای دیگر و سپس مکانی دیگر در اتاقش منتقل کند. مادرش فکر میکرد اریکسون دچار توهم شده است، اما اریکسون برای این کار دلایلی داشت: او میخواست حواس مادرش را پرت کند و کمی از رنجش بکاهد. ازطرفی میخواست آینة روی میز سمت راست قرار بگیرد. اگر او بهتدریج هوشیاری خود را از دست میداد، میتوانست بر بازتاب غروب خورشید در آینه تمرکز کند و آن تصویر را تا جایی که میتواند در ذهن حفظ کند. خورشید همیشه بازمیگشت، شاید او نیز مانند خورشید دوباره بازگردد و اثبات کند که پزشکان نیز اشتباه میکنند. در طول چند ساعت بعد به کما رفت.
خرید کتاب قوانین طبیعت انسان
نسخه چاپی این کتاب در فراکتاب از چندین مترجم و ناشر متفاوت عرضه شده است. هر کتابی که مد نظر دارید را از طریق سایت یا نرم افزار فراکتاب با تخفیف خریداری کنید.
قوانین طبیعت انسان
اگر شما این کتاب را مطالعه نمودهاید، خوشحال خواهیم شد خلاصه کتاب قوانین طبیعت انسان را با قلم خودتان با ما به اشتراک بگذارید.