صفحات کتاب

کنگره

دیویی

کتابشناسی ملی

شابک

سال نشر

<p><br><strong>کتاب شاهرخ</strong> (حر انقلاب اسلامی) کاری دیگر از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، با قلمی روان و ساده به بیان خاطرات مربوط به سردار شهید مفقود الاثر، شاهرخ ضرغام از شهدای فدائیان اسلام می پردازد.&nbsp;</p>
<ul>
<li><a href="#h_11549741828641686177810354">معرفی کتاب شاهرخ</a></li>
<li><a href="#h_36859374429621686177813501">خلاصه کتاب شاهرخ حر انقلاب اسلامی</a></li>
<li><a href="#h_36131160130591686177818531">برشی از متن کتاب کتاب شاهرخ</a></li>
<li><a href="#h_35632178120431689832757423">خرید کتاب شاهرخ ضرغام</a></li>
</ul>
<h2 id="h_11549741828641686177810354">معرفی کتاب شاهرخ</h2>
<p>بسیاری از مورخان برای حُر گذشته زیبایی ترسیم نمی کنند. اما کشتی نجات آقا ابا عبدالله او را از ورطه ی ظلمات نجات داد و برای همیشه تاریخ نام او را زنده کرد. تاریخ نهضت اسلامی ما نیز بسیاری از این آزادمردان را به خود دیده است.<br>نویسندگان کتاب شاهرخ در مقدمه آن آورده اند؛ &laquo;قصد ما بر این بود که زندگی این ره یافته وصال و این سردار بی مزار و این پهلوان شجاع را که نزدیک به سه دهه از پروازش به آسمان می گذرد، بی کم و کاست بیان کنیم.&raquo;<br>کتاب شاهرخ، روایت گر تحول روحی و معنویِ شهید ضرغام در جریان حوادث قبل از انقلاب تا انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی حکایت می کند. تحولی که ریشه در مفاهیم و معارف عمیق اسلام دارد و بازگشت به خویشتن و توبه نصوح را برای هر انسانِ طالبِ حقیقت بازگو می کند.<br>در این رابطه در مقدمه کتاب با اشاره به آیات آخر سوره فرقان آمده است: &laquo;شاهرخ را به راستی می توان مصداقی کامل برای این آیه قرآن(کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته انجام دهد، این ها کسانی هستند که خدا بدی هایشان را به خوبی تبدیل می کند) معرفی کرد. چرا که او مدتی را در جهالت سپری کرد. اما خدا خواست که او برگردد. داستان زندگی او، ماجرای حُر در کربلا را تداعی می کند.&raquo;&nbsp;</p>
<h2 id="h_36859374429621686177813501">خلاصه کتاب شاهرخ حر انقلاب اسلامی</h2>
<p>مشعل هدایت سالار شهیدان راه را به شاهرخ داستان ما نشان داد و کشتی نجات ایشان او را از ورطه ی ظلمات رهایی بخشید؛ زیرا پیامبر گرامی اسلام، حسین (ع) را چراغ هدایت و کشتی نجات معرفی کرده اند. شاهرخ پس از توبه دیگر به سمت گناهان گذشته نرفت. برای کسی هم از گذشته ی سیاهش نمی گفت. هر زمانی هم که یادی از آن ایام می شد، با حسرت و اندوه می گفت: غافل بودم. معصیت کردم. اما خدا دستم را گرفت.<br>شهید ضرغام در یکم دیماه سال27 دیده به جهان گشود، از همان دوران کودکی، با آن جثه ی درشت و قوی، نشان داد که خلق و خوی پهلوانان را دارد. شاهرخ هیچ گاه زیر بار حرف زور و ناحق نمی رفت. دشمن ظالم و یار مظلوم بود. دوازده سالگی طعم تلخ یتیمی را چشید. از آن پس با سختی، روزگار را سپری کرد. در جوانی به سراغ کشتی رفت. سنگین وزن کشتی می گرفت. چه خوب پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی می کرد. قهرمان جوانان، نایب قهرمان بزرگسالان، دعوت به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی. همراهی تیم المپیک ایران و ...<br>اما این ها همه ی ماجرا نبود. قدرت بدنی، شجاعت، نبود راهنما، رفقای نااهل و... همه دست به دست هم داد. انسانی به وجود آمد که کسی جلودارش نبود. هر شب کاباره، دعوا، چاقوکشی و...<br>پدر نداشت. از کسی هم حساب نمی برد. مادر پیرش هم کاری نمی توانست بکند. اشک می ریخت و برای فرزندش دعا می کرد. خدایا پسرم را ببخش، عاقبت به خیرش کن. خدایا پسرم را از سربازان امام زمان (عج) قرار بده.<br>زندگی شاهرخ در غفلت و گمراهی ادامه داشت. تا اینکه دعاهای مادر پیرش اثر کرد. مسیحا نفسی آمد و از انفاس خوش او مسیر زندگی شاهرخ تغییر کرد. بهمن ۱۳۵۷ بود. شب و روز می گفت: فقط امام، فقط خمینی(ره).<br>همیشه می گفت: هر چه امام بگوید همان است. حرف امام برای او فصل الخطاب بود. برای همین روی سینه اش خالکوبی کرده بود که: فدایت شوم خمینی.<br>وقتی حضرت امام فرمود: به یاری پاسداران در کردستان بروید. دیگر سر از پا نمی شناخت. حماسه های او را در سنندج، سقز، شاه نشین و بعدها در گنبد و لاهیجان و خوزستان و... هنوز در خاطره ها باقی است. شاهرخ از جمله کسانی است که پیر جماران در رسایشان فرمود: اینان ره صدساله را یک شبه طی کردند. من دست و بازوی شما پیشگامان رهایی را می بوسم و از خداوند می خواهم مرا با بسیجیانم محشور گرداند. وقتی از گذشته ی زندگی خودش حرف می زد، داستان حُرّ را بازگو می کرد. خودش را حُرّ نهضت امام می دانست. می گفت: حُرّ قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید، من هم باید جزء اولین ها باشم!<br>...<br>شاهرخ پروازی داشت تا بی نهایت. در هفدهم آذر ۱۳۵۹ دشت های شمال آبادان این پرواز را ثبت کرد. پروازی با جسم و جان. کسی دیگر او را ندید. حتی پیکرش پیدا نشد! می گویند مفقودالاثر، اما نه، او از خداخواسته بود، همه ی گذشته اش را پاک کند. همه را. می خواست هیچ چیزی از او نماند. نه اسم، نه شهرت، نه مزار و نه هیچ چیز دیگر. خدا هم دعایش را مستجاب کرد.</p>
<h2 id="h_36131160130591686177818531">برشی از متن کتاب کتاب شاهرخ</h2>
<p>صبح یکی از روزها با هم به کاباره ی پل کارون رفتیم. به محض ورود، نگاه شاهرخ به گارسون جدیدی افتاد که سر به زیر، پشت قسمت فروش قرار گرفته بود. با تعجب گفت: این کیه، تا حالا اینجا ندیده بودمش؟! در ظاهر، زن بسیار با حیایی بود. اما مجبور شده بود بدون حجاب به این کار مشغول شود. شاهرخ جلوی میز رفت و گفت: همشیره، تا حالا ندیده بودمت، تازه اومدی اینجا؟! زن خیلی آهسته گفت: بله، من از امروز اومدم. شاهرخ دوباره با تعجب پرسید: تو اصلاً قیافت به این جور کارها و این جور جاها نمی خوره، اسمت چیه؟ قبلاً چی کاره بودی؟ زن درحالی که سرش را بالا نمی گرفت، گفت: مهین هستم، شوهرم چند وقته که مرده، مجبور شدم که برای اجاره خانه و خرجی خودم و پسرم بیام اینجا! شاهرخ حسابی به رگ غیرتش برخورده بود. دندان هایش را به هم فشار می داد. رگ گردنش زده بود بیرون. بعد دستش را مشت کرد و محکم کوبید روی میز و با عصبانیت گفت: ای لعنت بر این مملکت کوفتی!!<br>بعد بلند گفت: همشیره راه بیفت بریم، شاهرخ همین طور که از در بیرون می رفت رو کرد به ناصر جهود و گفت: زود بر می گردم! مهین هم رفت اتاق پشتی و چادرش را سرش کرد و با حجاب کامل رفت بیرون. بعد هم سوار ماشین شاهرخ شد و حرکت کردند. مدتی از این ماجرا گذشت. من هم شاهرخ را ندیدم. تا اینکه یک روز در باشگاه پولاد همدیگر را دیدیم. بعد از سلام و علیک، بی مقدمه پرسیدم: راستی قضیه ی اون مهین خانم چی شد؟! اول درست جواب نمی داد، اما وقتی اصرار کردم، گفت: دلم خیلی براشون سوخت. اون خانم یه پسر ده ساله به اسم رضا داشت. صاحب خونه به خاطر اجاره، اثاث ها رو بیرون ریخته بود. من هم یه خونه ی کوچیک تو خیابون نیرو هوایی براشون اجاره کردم. به مهین خانم هم گفتم: تو خونه بمون و بچت رو تربیت کن، من اجاره و خرجی شما رو می دم!!</p>
<h2 id="h_62943963831551686177822608">کتاب شاهرخ حر انقلاب pdf رایگان</h2>
<p>پی دی اف این کتاب بصورت رایگان منتشر نشده است، با نصب نرم افزار فراکتاب میتوانید&nbsp;<span><strong>دانلود pdf کتاب شهید شاهرخ ضرغام</strong> </span>را با صرف هزینه اندک انجام داده و در کتابخوان فراکتاب مطالعه کنید. جهت آشنایی با کتاب الکترونیک، امکان مطالعه رایگان کتاب به مدت چند دقیقه در نرم افزار فراکتاب فراهم شده است.</p>
<h2><span>کتاب صوتی شاهرخ ضرغام</span></h2>
<p><span><strong>کتاب صوتی شاهرخ</strong> تا کنون تولید و عرضه نشده است. اما امکان <strong>دانلود کتاب شهید شاهرخ ضرغام</strong> نسخه الکترونیک و خرید نسخه چاپی در فراکتاب فراهم شده است.<br></span></p>
<h2 id="h_15200680132501686177825621">نویسنده کتاب شاهرخ ضرغام</h2>
<p><strong>کتاب حر انقلاب</strong> به همت گروه نویسندگان انتشارات ابراهیم هادی به نگارش در آمده است.</p>
<h2 id="h_19684984833401686177832291">قیمت کتاب شاهرخ حر انقلاب اسلامی</h2>
<p>برای اطلاع از قیمت کتاب شاهرخ در دو نسخه دیجیتال و چاپی می توانید به سایت و یا نرم&zwnj;افزار فراکتاب مراجعه کرده و آن را با تخفیف تهیه کنید.</p>
<h2 id="h_35632178120431689832757423">خرید کتاب شاهرخ حر انقلاب</h2>
<p>علاوه بر دانلود کتاب امکان خرید نسخه چاپی کتاب با تخفیف ویژه فراهم شده است.</p>
<p><img src="https://file1.cdn.faraketab.ir/content_file/img2023/6/خرید کتاب شاهرخ.jpg" width="70%" alt="خرید کتاب شاهرخ" style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;"></p>
<p>مشخصات <strong>کتاب شاهرخ</strong> رو در جدول زیر مشاهده میکنید:</p>
<table class="table table-striped">
<tbody>
<tr>
<td colspan="2">مشخصات</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>ناشر:</strong></td>
<td>
<div class="attr__value">گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی</div>
</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>نویسنده:</strong></td>
<td>
<div class="attr">
<div class="attr__value">گروه نویسندگان</div>
</div>
</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>زبان:</strong></td>
<td>فارسی</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>تعداد صفحه:</strong></td>
<td>۱۳۸</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>موضوع:</strong></td>
<td>
<div class="attr__value">زندگی نامه و خاطرات شهید شاهرخ ضرغام</div>
</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>قالب:</strong></td>
<td>pdf اختصاصی و چاپی با تخفیف ویژه</td>
</tr>
</tbody>
</table>

قالب انتشار پرفروش (چاپی=0-صوتی=1-دیجیتال=2)

شاهرخ (حر انقلاب اسلامی)

<h2>معرفی و تاریخچه انتشارات شهید ابراهیم هادی</h2>

<p><strong>انتشارات هادی</strong> (<strong>انتشارات گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی</strong>) در سال 86 شمسی با تالیف و انتشار کتاب پرفروش و محبوب &quot;سلام بر ابراهیم&quot; کار خود را آغاز کرد.<br />
این انتشارات پس از دریافت بازخورد مثبتی که از این کتاب گرفت، اقدام به انتشار کتاب های بعدی خود مثل: سلام بر ابراهیم 2، راز کانال کمیل، پسرک فلافل فروش، علمدار و... نمود.<br />
انتشارات شهید ابراهیم هادی تا به امروز موفق شده تا بیشتر از 85 عنوان کتاب را در طول مدت 10 سال فعالیت خود به فروش برساند.<br />
از افتخارات این ناشر می توان به ترجمه کتاب سلام بر ابراهیم به چندین زبان دیگر و همچنین فروش بیشتر از 1 میلیون نسخه از برخی کتب اشاره کرد.</p>

<h2>موضوعات و حوزه فعالیت نشر هادی</h2>

<p>انتشارات شهید هادی که یک سازمان غیرددولتی و خصوصی به شما می رود، بنای کار و حوزه فعالیت خود را پیرامون زندگینامه و سبک زندگی شهدا قرار داده است.</p>

<h2>کتاب های شهید ابراهیم هادی</h2>

<p>از مهمترین و معروف ترین <strong>کتاب های انتشارات شهید ابراهیم هادی</strong> می توان به: &laquo;سلام بر ابراهیم&raquo;، &laquo;سه دقیقه در قیامت&raquo;، &laquo;شنود&raquo;، &laquo;تقاص&raquo;، &laquo;با بابا&raquo; و... اشاره کرد. این ناشر جزو اولین ناشرانی بود که مجموعه فراکتاب اعتماد کرد و اکثر آثارش را برای نشر الکترونیک در فراکتاب در اختیارمان قرار داد. دانلود کتاب های انتشارات شهید ابراهیم هادی در نرم افزار فراکتاب با قیمتی استثنایی در دسترس شماست.</p>

<h2>اطلاعات تماس انتشارات شهید ابراهیم هادی</h2>

<p>برای برقراری ارتباط با نشر هادی می توانید از طریق درگاه های زیر اقدام کنید:<br />
آدرس: ایران تهران - اتوبان شهید محلاتی - خیابان شهید مخبر جنوبی - نبش کوچه فروردین - پلاک 290 - واحد 3<br />
تلفن تماس: 09225750576<br />
ایمیل: info@nashrhadi.com</p>


کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد و بررسی کتاب شاهرخ