خون دلی که لعل شد

نظرات کاربران و نقد کتاب خون دلی که لعل شد (الکترونیک، صوتی و چاپی)

خرید و مطالعه
نمره کلی
5 /
4.4
58
صوتی
4.2
الکترونیکی
3.7
چاپی
0.0
نظر شما چیست؟
44 نظر
User avatar
98916****8468

عالی

۱۴۰۴/۹/۸
User avatar
98991****4404

خیلی دلنشین بود . خیلی حس خوبی داشت که روایت زندگی و مبارزات رهبر رو از به نوعی از زبان خودشون می‌شنیدم . کتاب صوتی هم خیلی حرفه ای و خوب بود

۱۴۰۴/۹/۸
User avatar
علیرضا بیغم

عالی

۱۴۰۴/۹/۶
User avatar
98915****6628

بسیار جالب و درس آموز بود. شجاعت ، صبر و تحمل مشکلات و تبدیل سختی و تنهایی به مهربانی و ارتباط با دیگر افراد و دادن انگیزه و کاستن از آلام ، همدردی ،کمک و احترام به مردم در شرایط سخت سیل و.... واقعا آموزنده بود.

۱۴۰۴/۸/۳۰
User avatar
98915****3408

کتاب صوتی اش رو گوش دادم خیلی عالی بود

۱۴۰۴/۸/۶
User avatar
98915****1031

خیلی توصیه میکنم بخونیدش... 👌🏿

۱۴۰۴/۷/۱۵
User avatar
ابوعبیده

کتاب بسیار عالی بود انشالله که بیشتر از این کتاب‌ها چاپ بشه❤️

۱۴۰۴/۳/۲۱
User avatar
98930****0611

عالی

۱۴۰۴/۳/۹
User avatar
سایمان

توصیه میکنم از کنارش رد نشی ✅✅✅✅✅

۱۴۰۴/۳/۳
User avatar
98902****3425

در دقیقه ی اول از ساعت دوم کتاب، کسی که کتاب را روخوانی میکند، پلی کپی (همون فتوکپی خودمون) را play copy تلفظ میکند! تلفظ درست poly copy است. ساعت 7:15 تا 7:45 دقیقه بخش مربوط به مسجد امام حسن (فصل دوازدهم: کد رمز) را مجددا میخواند! کتاب، فهرست ندارد و نمیدانی در حال حاضر کدام فصل خوانده میشود! جلو و عقب بردن صوت مصیبتی است! گاهی وقتی میخواهی 15 ثانیه ی قبلی را گوش دهی، صوت 30 ثانیه به جلو میپرد!

۱۴۰۴/۲/۱۴
User avatar
98939****1168

خیلی لذت بخش بود این خاطرات دسته اول و جذاب از رهبر عزیزمون.

۱۴۰۳/۱۱/۲۹
User avatar
98913****9185

عالی بود عجب خون دلی بوده شش بار زندان و شکنجه

۱۴۰۳/۱۱/۲۸
User avatar
فامُسَ

از وقتی فهمیدم این کتاب به زبان اسپانیولی هم ترجمه شده مشتاق شدم بخونمش و چه خوب شد که خوندمش واقعا به عنوان یه ایرانی زشت بود اطلاعاتشون نداشته باشم و من ندونم و نشناسم اونوقت اسپانیولی زبانها رهبر ایرانو بهتر از من بشناسند! واقعا کدوم یکی از رهبرهای عالم الان وجود دارن که مثل رهبر عزیز ایران اینهمه شکنجه شده باشه؟! اونم انقدر وحشتناک! چقدر این انقلاب سخت و گرون بدست اومده و ما قدر نمی‌دونیم چقدر مردم سختی کشیدن چون فقط می‌خواستن قوانین اسلام به کشور و زندگیشون حاکم باشه قطع به یقین هر کسی که نمی‌خواد اسلام یعنی قانون خدا حاکم باشه فقط دو حالت داره یا از سر جهل و نادونیه یعنی سواد کافی برای شناختن اسلام واقعی نداره یا یه کفتاریه که سودش تو بدبختی و نادونی و ضعیف کردن مردمه! که بتونه راحت مردمو بچاپه و به بردگی بکشونه! حق مثل روز روشنه البته برای کسی که واقعا بخواد ببینتش! اونی که نمی‌خواد ببینه هم تکلیفش روشنه: آنکس که نداند و نداند که ندادند در جهل مرکب ابدالدهر بماند آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند! من صوتی این کتابو شنیدم که درست و روان و عالی خوند و صداسازی هم داشت که اونم عالی بود👌

۱۴۰۳/۹/۱۶
User avatar
saare****.com

کتابی که هم با آن لبخند زدم و هم گریستم، هم خشمگین شدم و هم مهربان و هم عاشق، بسیار زیبا لطفا نام گوینده کتاب رو هم در مشخصات کتاب بگید، ممنونم

۱۴۰۳/۹/۱۰
User avatar
حسین

#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب زندگینامه ی رهبران تاثیر گذار جهان همیشه جذاب بوده اند چه برسد بر اینکه خاطرات خودگفته هم باشد که جذاب تر! رهبر مسلمین و آزادگان عالم هم باشد، رهبر شیعیان جهان هم باشد و رهبر انقلاب اسلامی و ایران اسلامی! خون دلی که لعل شد خاطرات شیرین و خواندنی از رهبر معظم انقلاب اسلامی است که به زبان عربی برای جوانان عرب گفته اند و بعد به زبان فارسی ترجمه شده است، خاطراتی از دوران مبارزه با طاغوت و زندانهای رژیم پهلوی و تبعید و... بخشی از زندگی یک مبارز خستگی ناپذیر که هر جایی را که میرود، آنجا را مرکز دنیا میداند. پاره ای از زندگی طلبه ی از جان گذشته ای که مبارزه ایدئولوژیک و فکری را در کنار مبارزات میدانی و تشکیلاتی جامعه _ بخلاف مبارزین بزرگ انقلاب _ میبیند. حضرت آقا در ضمن بیان خاطرات خود از مبارزات برای انقلاب اسلامی مبانی فکری ناب خود را میفرماید که این کتاب را فقط یک کتاب خاطرات نمیکند و از اصول انقلاب اسلامی هم صحبت میشود همانطور که در دو بند قبلی بعنوان مثال بیان کردم. در این کتاب نکته ی قابل اهمیت دیگری که مطرح می‌شود این است که علاوه بر زیبایی و جذابیت داستان ها و خاطرات، ادبیات روان و نثر دلنشین کتاب مزید بر علت میشود. در یکی از داستان های کتاب که از زبان ایشان نقل شده است آمده که در آن موقعی که تبعید شده بودند، سیل آمده بود و همه شهر را به سمت خرابی میبرد، مردم مستاصل مانده بودند که چه کنند و این سیل کی تمام خواهد شد. زندگی و شغل هایشان در خطر بود و چاره و راهکاری برای خود ندانستند. حضرت آقا در این میان بود که طبق اعتقادی که داشته اند به معجزه آسا بودن تربت اباعبدالله الحسین علیه السلام، یک تربت را درون سیل می اندازند و همین اتفاق باعث می‌شود که کم کم آب سیل فروکش کرده و از بین میرود، ایشان این داستان از معجزات تربت سیدالشهداء را در کتاب خون دلی که لعل شد از تجربه ی خودشان نقل میکنند. این کتاب را علاوه بر همه ی شیعیان و مسلمین و مستضعفین عالم، همه ی آزادی خواهان هم باید بخوانند و لذت ببرند و فرا بگیرند. من این متن را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتم

۱۴۰۳/۶/۳۱
User avatar
98915****6808

بسیار عالی حیفه ملت زندگی نامه و خاطرات رهبرشون رو ندانند

۱۴۰۳/۶/۱۸
User avatar
مرضیه موسوی

‌کتاب خون دلی که لعل شد ترجمه خاطرات آیت الله خامنه ای هست که توسط خودشون به زبان عربی فصیح نوشته شده، این کتاب مقداری از دوران کودکی ایشون تا حدودا وقوع انقلاب رو روایت میکنه. من شخصا علاقه بسیار زیادی به این کتاب دارم و خیلی به دلم نشست در جای جای کتاب با شخصیتی بسیار با صلابت طرف هستیم و میتونیم ایمان و تجلی توحید رو در شخصیت ایشون ببینیم . از کودکی ایشون صحبت میشه از حضورشون در مدرسه از رابطه شون با پدر و مادر ، از آموختن علوم دینی و البته از مبارزاتشون، از دستگیری ها ، از زندان ها و تبعید ها ، از کارهای تشکیلاتی و البته همراه با قدردانی از همسرشون و روایت از حضور و همراهی همسر و فرزندان شون در اون دوران سخت . داستان جالبه ، روایت کتاب رو هم خیلی پسندیدم ، با این کتاب وارد مبارزات انقلابی میشیم از فضای اون زمان اطلاعات بیشتری به دست میاریم حتی از بخش های مورد علاقه من قسمت هایی هست که راجع به امام صحبت شده و چیزی که این کتاب رو برای من خیلی خاص میکنه حضور یک عقیده محکم هست که شخصیتی بسیار با صلابت به وجود آورده که میتونه انسان رو به تأمل وادار کنه که میشه این طور زندگی کرد . به خصوص مواردی که از هجوم برای دستگیری ایشون گفته میشه از تعامل و هم صحبتی که با مامورین دارن که البته اون ها رو هم متعجب و شگفت زده میکنه، حضورشون در زندان ها و مخفی شدن از ساواک، تحمل شکنجه ها و همراهی کردن و دلداری دادن ها و بعد حضور های سازنده ای که در تبعید ها و در شرایط بسیار سخت دارن ، واقعا صحنه های خاص و با عظمتی از تلاش و ایمان یک شخص هستن ،شخصی که ما می‌شناسیم. این یادداشت رو برای چالش کتابخوانی فراکتاب نوشتم و باعث شد مجددا مرور کوتاهی بر روی این کتاب دوست داشتنی داشته باشم. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب

۱۴۰۳/۶/۱۲
User avatar
زهرا مهربان

کتاب «خون دلی که لعل شد» واقعا روایت لعل گرانبهایی رو برعهده داره که در گذر زمان و خون دل خوردن ها و از کوره های داغ گذر کردن تبدیل به لعل گرانبهایی شده که ای کاش هر روز بیشتر از قبل قدردان بودنش بودیم. این کتاب به قلم رهبر معظم انقلاب و در نهایت فروتنی و تواضع نوشته شده، در این کتاب رهبری روایت چندین بار به زندان رفتن و تبعید شدنشون رو بسیار ماهرانه و حرفه ‌ای و با توجه بسیار به جزئیات و توصیفات فوق العاده‌ای به تصویر کشیدن مطمئنا اگر این کتاب رو شخص دیگه ای درباره ایشون مینوشتن و با فوکوس بر ویژگی های خاص شخصیتی ایشون، بسیار بیشتر متوجه تیزهوشی و زیرکی و فوق العاده بودن شخصیت این بزرگوار میشدیم و همه بسیار بیشتر شگفت زده میشدند. درین کتاب، روایت از سالهای کودکی ایشون و نحوه ورودشون به مکتب‌خونه ها و خوندن کتابهای مختلف شروع شده و در نهایت بعد از عبور از سالهای یادگیری که محضر اساتید مختلف علوم مختلف رو یاد گرفتند، به سالهای آخر حکومت شاهنشاهی میرسه و راه مبارزاتی که ایشون در پی گرفته بودند. و متوجه میشید طی این سالها چقدر خالصانه و با تمام وجود برای آگاهی بخشیدن به جامعه تلاش کردن و برای وقتی که مردم برای ایشون میگذاشند احترام بسیاری می‌گذاشتند و حتی برای سخنرانی ها و به منبر رفتن هاشون روزها و ساعتها مطالعه و تحقیق میکردند و بحث هدفمند و نیاز جامعه رو بر سر منبرها ارائه میدادند که تعدادی از همان سخنرانی و به منبر رفتن ها الان به صورت کتابهایی چاپ و وارد بازار شده است. به معنای واقعی از همه خوشی های ظاهری زندگی خودشون گذشتند و همه چیز رو وقف رسیدن به حق کردند تا جاییکه در قسمتی از کتاب میبینیم که اشاره میکنن حتی سوره هایی که بعد از حمد میخواستند در نمازجماعت بخوانند روهم گزینش میکردند و باتوجه به نیاز و شرایط آن‌روز پیش می‌رفتند . در این مسیر بارها دستگیر میشن و به زندان های زمان شاه راه پیدا میکنند و شکنجه های روحی و حتی جسمی رو تحمل میکنند اما دست از راه و آرمان هاشون نه تنها نمیکشن بلکه بااراده‌تر هم میشن. بین این روایت ها با سبک زندگی ایشون هم همراه میشید و حقیقتا انسان به شگفت خواهد اومد ازینهمه سادگی و در عین حال برنامه ریزی فوق العاده، از دوری بسیار از مادیات و زرق و برق های دنیایی گرفته تا رسیدن به اینکه میبینید ایشون توصیف میکنن در سن نوجوانی همه رمان ها و کتابهای مدنظرشون رو خونده بودن و حتی وقتی باشون همراه میشید می‌بینید که در زندان هم با وجود تمام مشقت ها و سختی هایی که بر روح و جسمشون وارد میشد مطالعه و تحقیق رو کنار نمیزاشتند و حتی در همون تایم های زندان ترجمه کتاب «صلح امام حسن» رو آغاز کردند. درین کتاب ناخودآگاه به خودت میای و از ایمان شگفت و عمیق این شخصیت بزرگوار به وجد میای و تا جایی که در قسمتی از کتاب روایت میکنه که وقتی سیل دهشتناکی در ایرانشهر اومده بود و همه چیز رو ویران کرده بود ایشون ناگاه به یاد تربت سیدالشهدا میفتن و با یقین تمام تربتی که در جیب داشتن رو به آب میزنن و سیل بند میاد... در نهایت بعد از خوندن و چه بسا شنیدن این کتاب تازه به عمق شخصیت این بزرگوار پی میبری و شاید بیشتر از قبل متوجه میشیم که خدا چه لطف بزرگی کردند و چه رهبر مقتدر کاردرست در حین حال فروتنی رو در کنار ما و کشورمون قرار دادن #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب این متن را برای چالش مرورنویسی فراکتاب نوشته‌ام.

۱۴۰۳/۵/۲۱
User avatar
زینب سادات تهامی پور

عالی

۱۴۰۳/۵/۱۶
User avatar
خانم میم

این کتاب متن فارسی کتاب ان مع الصبر نصرا است که به زبان عربی در بیروت منتشرشده و شامل خاطرات رهبر معظم انقلاب آیت الله سید علی خامنه‌ای از 6 دوره حبس و بازجویی و تبعید توسط رژیم پهلوی و زندگینامه مختصری است که از ایشان بیان شده است. ایشان در فصل1 با دوران کودکی خود و وصف زندگی ساده‌شان در کنار پدر و مادر شروع کردند و از احوالات پدر و مادرشان هم اندکی صحبت کرده‌اند. در فصل 2به توضیحاتی در مورد مدارس و حوزه‌های علمیه و مراحل دوران تحصیلشان پرداختند.در فصل 3 از علاقه‌مندی‌شان به زبان عربی و دلایل این علاقه صحبت کرده‌اند خودشان نیز تا بالاترین سطوح این زبان را آموخته‌اند.در فصل 4از شراره‌ها جهادی که قبل از انقلاب در دلشان ایجاد شده بود سخن می‌گویند و از آشنایی با شهید نواب و لبریز شدن از روحیه حماسی و نخستین اقدام سیاسی شان( نوشتن بیانیه عدم تعطیلی سینما از اول محرم تا آخر صفر) و خط مقابله دینی با دستگاه حاکم و خط نوسازی اندیشه دینی سخن گفته‌اند. در فصل 5 از آشنایی ایشان با امام رحمت الله علیه قبل از انقلاب و حادثه مدرسه فیضیه گفته‌اند.فصل 6 از روزهای نخست نهضت اسلامی و مسئولیت‌های تشکیلاتی که داشتند و زندانی شدن در زندان‌های رژیم طاغوت گفتند و این اولین زندان رفتن ایشان بود. در فصل 7 ایشان از حضور در بیرجند و اتفاقاتی که آنجا افتاد و گریه‌های سیاسی مردم سخن گفته و بعد دستگیری و زندان رفتنشان را شرح داده‌اند. فصل8 از فعالیت‌های تشکیلاتی خود در زاهدان و تقابل با آخوندهای درباری و اولین تجربه خود با ساواک و اولین سفر با هواپیما و اتفاقاتی که برایشان در زندان ساواک افتاده بود و همچنین دیدار امام پس از زندان پرداختند. در فصل 9 به شرح زندان افتادن دوباره می‌پردازند.در فصل 10 از زندگی خود با همسر و نقشی که ایشان در امر مبارزه انقلابی شان داشتند سخن گفته‌اند. در فصل 11در مورد دادگاه نظامی که برایشان برگزار کرده بودند و اتاق بازجویی و دفاعیه خود در این دادگاه و دادگاه تجدید نظر توضیحاتی ارائه داده‌اند. عنوان فصل 12 سلول شماره 14 است. در این فصل به هجوم نیروهای ساواک به منزلشان و دستگیری زندان رفتن و خاطرات آن دوران پرداختند. فصل 13 به ششمین زندان رفتن ایشان در سال 53 پرداخته است.از منع دستگاه حکومت از شرکت در نماز جماعت گرفته تا تدریس و سخنرانی در تهران و سراسر کشور تا سفر به مازندران و بعد دوباره دستگیر شدن و زندان کمیته مشترک و غیره می‌پردازند.فصل 14 به شرح ماجراهای سال 56 و تبعیدشان به ایرانشهر و اتفاقاتی نظیر سیل که در تبعید برایشان اتفاق افتاده بود میپردازد. عنوان فصل 15 پیروزی بعد از سختی است. ایندفعه از تبعید به جیرفت و وقایع آن دوران و درنهایت آزادی از تبعید گفته اند. این کتاب را به کسانی که می‌خواهند وقایع دوران قبل از انقلاب و تلاش‌های مجاهدان انقلابی را از زبان رهبر معظم انقلاب و خاطرات حقیقی از زندان‌های ساواک را بخوانند و بدانند پیشنهاد می‌کنند. این نوشته برای مرورنویسی تایستان1403نوشته شده است.#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب

۱۴۰۳/۵/۱۴