کتاب «کتابفروشی پل کالج» نوشته مرجان کمالی، یه رمان لطیف و احساسی درباره عشق، خاطرات و مهاجرته. این کتاب داستان روحی، زنی ایرانی رو روایت میکنه که حالا تو آمریکا زندگی میکنه، اما هنوز با یادآوری عشق ازدست‌رفته‌ش درگیر گذشته‌ست. مرجان کمالی، نویسنده ایرانی-آمریکایی، تو این اثر سراغ هویت، فرهنگ و چالش‌های مهاجرت رفته و قصه‌ای نوشته که دل خیلیا رو می‌لرزونه. روحی و بهمن، سالها پیش تو ایران دهه‌ی پنجاه عاشق هم بودن. عشقشون تو یه کتابفروشی به اسم «پل کالج» جوانه زد، اما فشارهای اجتماعی و سیاسی اون دوران، مسیرشون رو از هم جدا کرد. حالا، بعد از سالها، روحی تو غربت زندگی میکنه و خاطرات اون عشق قدیمی هنوز تو ذهنشه. کتابفروشی پل کالج براش فقط یه مکان نیست؛ یه نماده، یه یادگاری از گذشته‌ای که هیچ‌وقت فراموش نشده. توی این جستجوی احساسی، روحی سعی میکنه معنایی تازه برای زندگی خودش پیدا کنه و ببینه آیا عشق‌های قدیمی واقعاً از بین میرن یا همیشه یه جایی تو دل آدم باقی می‌مونن؟ این رمان با روایت یه داستان عاشقانه عمیق، به مفاهیمی مثل مهاجرت، دلتنگی و پذیرش گذشته می‌پردازه. مرجان کمالی، با نثری ساده و دلنشین، احساسی رو منتقل میکنه که هر کسی که دور از وطن یا دور از یه عشق قدیمی زندگی کرده، می‌تونه باهاش ارتباط بگیره. اون نشون میده که عشق و خاطرات، حتی بعد از سالها، هنوز می‌تونن روی زندگی آدم تأثیر بذارن و مسیرش رو تغییر بدن. «کتابفروشی پل کالج» فقط یه رمان عاشقانه نیست، بلکه سفریه به گذشته، به خاطرات و به دنبال پیدا کردن معنای زندگی در دل دلتنگی‌ها. این کتاب، داستانی پر از احساس و نوستالژی رو به تصویر می‌کشه و به خواننده یادآوری میکنه که گاهی گذشته، بخشی از حال و آینده ما می‌مونه، حتی اگه فکر کنیم ازش عبور کردیم. این مرور برای #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب نوشته شده است.
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب کتاب "کتابفروشی پل کالج " یه رمان عاشقانه سیاسی از مرجان کمالیه، نویسنده‌ای که معمولاً تو کتاباش از زندگی مهاجرها، هویت اونها و سالهای قبل از انقلاب می‌نویسه. اگه این موضوعات واستون جذابه و دوست دارید یه داستان احساسی تو حال و هوای سالهای حکومت پهلوی و کودتا و در مورد زندگی مهاجرها بخونید، احتمالاً از این کتاب خوشتون میاد. داستان درباره‌ی رویاست، یه زن ایرانی که الان تو آمریکا زندگی میکنه و قدیم، تجربه‌ی یک عشق نافرجام داشته که تاثیر عمیقی روی زندگیش گذاشته. رویا و بهمن، در زمان جوانی عاشق همدیگه بودن و آرزوهای زیادی برای آینده‌شون داشتن، اما شرایط اون زمان و کودتای 28 مرداد و اختلافات خانواده ها، سرنوشت‌شون رو به شکل دیگه‌ای رقم زده. مشکلات اجتماعی و سیاسی و تفاوتهای عقیدتی و حزبی مختص اون دوره، باعث میشه که اونها نتونن با هم بمونن و مجبور بشن از هم جدا شن و حالا این جدایی رو زندگی رویا تاثیر گذاشته و هیچ‌وقت اون رو فراموشش نکرده و باعث میشه همیشه به یاد بهمن و خاطراتشون زندگی کنه. داستان تو دو تا برهه زمانی مختلف اتفاق می‌افته: یکی ایرانِ دهه‌ی 50 با حال و هوای کودتا و به هم ریختن کشور و یکی هم زمان حال که رویا تو آمریکا زندگی میکنه و گذشته و خاطراتش رو مرور میکنه. "کتابفروشی پل کالج" هم تو داستان یه جای خیلی مهمه و نقش پررنگی توی خاطرات رویا داره. همون‌جاییه که رویا و بهمن همدیگه رو دیدن و عاشق شدن. این کتابفروشی برای رویا پر از خاطرات خوبه و هر وقت بهش فکر میکنه، یه لبخند روی لبش میاد و باعث میشه دوباره به گذشته‌ش سفر کنه و بفهمه که عشق و خاطرات چقدر می‌تونن زندگی آدمو عوض کنن و یجورایی برای رویا، تبدیل به یک خاطره خوب اما دردناک شده، نشونه ای از عشقی که از دست داد. این کتاب با اسم "عشق در عصر کودتا" هم از یه نشر دیگه چاپ شده، پس اگه این اسم رو جایی دیدین، بدونین که با همین کتاب طرف هستین و دنبال یه کتاب دیگه نگردین! درنهایت اگه بخوام به کتاب فقط به چشم یک داستان معمولی نگاه کنم، باید بگم که کتاب فقط یه داستان عاشقانه خالی نیست و درباره‌ی موضوعات مهمی مثل مهاجرت و مشکلاتی که مهاجرا باهاش روبرو هستن، از دست دادن عزیزان و حسرت‌هایی که ممکنه تو زندگی داشته باشیم و همین‌طور تاثیری که خاطرات روی زندگی ما دارن هم حرف می‌زنه. نویسنده خیلی خوب این موضوعات رو تو داستانش گنجونده و با یه زبون ساده و صمیمی همه‌چیز رو تعریف میکنه و باعث میشه با شخصیت‌های داستان همذات‌پنداری کنی. اما از طرف دیگه و با دید یک ایرانی که داره کتابی درباره وقایع کشورش رو میخونه، باید توجه کرد که این کتاب رو یک نویسنده ایرانی_ آمریکایی که حتی متولد ایران هم نیست و فقط چند سالی در کودکی در ایران زندگی کرده، درباره اوضاع کشور در اون سالها نوشته و نگاهش به ماجرا، ناقصه و دید مثبتی هم به روحانیت و نقش اون در ملی شدن صنعت نفت نداره و از اون صحبتی نکرده، و بایستی با علم به این موضوع، کتاب رو خوند و نمیشه اطلاعات پراکنده اون رو به عنوان یک منبع موثق در نظر گرفت. این مرور برای چالش مرورنویسی فراکتاب زمستان نوشته شده.
عنوان و تصویر جلد کتاب به نظرم خوشایند بود و خوندنش رو شروع کردم ، این کتاب هم مانند کتاب های دیگه نقاط ضعف و قوت خودش رو داشت . راوی داستان دختری ایرانی هست که دوران نوجوانی اش مصادف با ملی شدن صنعت نفت و کودتای بیست و هشت مرداد هست ، در این بین داستان عشقی هم بین رویا و یک پسر طرفدار دموکراسی شکل میگیره . کتاب از نوجوانی رویا هست تا دوران پیری رویا هر چند بخش عمده کتاب از نوجوانی و بخش کمی در جوانی و فقط چند صحنه در دوران پیری هست . اما نقاط ضعف کتاب : یک نکته که من رو خیلی آزرده کرد ، روایت ناقص و جانب گرایانه کتاب بود در مورد ملی شدن صنعت نفت ، در فضای کتاب یک عده طرفدار شاه بودن ، یک عده طرفدار مصدق و دموکراسی و یک عده مارکسیست و قهرمان و نقش اصلی ملی شدن صنعت نفت دکتر مصدق بود و اما مشکل : پس نقش آیت الله کاشانی و قشر مذهبی چی میشه ؟ حتی اگر ملی شدن صنعت نفت رو در اینترنت یک جست و جو ساده بکنیم پر هست از نام و عکس آیت الله کاشانی و نقش ایشون اما حتی یک بار نام ایشون و قشر مذهبی در کتاب ذکر نشد و این به نظرم بی انصافی هست ، وقتی ما تاریخ رو روایت میکنیم انتظار میره حقیقت رو به قلم بیاریم نه سلیقه رو و اینکه فقط یک بار گفته بود در کتاب که در جریان قضایای ملی شدن نفت خانواده روحانیون طرفدار شاه بودن که همچین گزاره ای غلط هست و حتی اگر موردی بوده نمیشه به کل تعمیم داد . یک نقطه منفی کتاب هم بی اخلاقی و ارتباط نادرست در کتاب بود که انتظار نداشتم انقدر صریح بیان بشه و اما یک نکته که نمیگم منفی اما من رو ناامید کرد مواجهه منفی در کتاب با انقلاب اسلامی بود ، انقلابی که در رفراندوم حدود 98 درصد با اون موافقت کردن و چه قدر مردم جونشون رو به خاطرش از دست دادن ، حادثه ای فاقد ارزش و خارج از دموکراسی نشون داده شد و با بی توجهی و بی مهری ازش گذشته شد . و اما نقاط مثبت کتاب : داستان عاشقانه زیبایی بود ، هیجانات و تب و تاب عاشقی رو خوب بیان کرده بود ، شخصیت های بهمن و والتر واقعا خیلی با شخصیت و مهربون بودن و سیر داستان خیلی جالب بود و این نکته که نویسنده فراموش نکرده بود کودتای 28 مرداد زیر سر آمریکایی ها بوده خوب بود . این یادداشت رو برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتم. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب