صفحات کتاب

دیویی

شابک

سال نشر

<p><strong>کتاب مرگ فروشنده</strong>، اثر آرتور میلر با ترجمه ی عطا الله نوریان به رشته تحریر درآمده که در انتشارات قطره منتشر شده و در دسترس علاقه مندان به کتاب های داستانی قرار گرفته است.</p>
<ul>
<li><a href="#h_3372195735381724071204484">معرفی کتاب مرگ فروشنده</a></li>
<li><a href="#h_9478283706711724071209639">خلاصه کتاب مرگ فروشنده</a></li>
<li><a href="#h_4015729627751724071213812">برشی از متن کتاب مرگ فروشنده</a></li>
<li><a href="#h_9330451478791724071217504">خرید کتاب مرگ فروشنده</a></li>
</ul>
<h2 id="h_3372195735381724071204484">معرفی کتاب مرگ فروشنده</h2>
<p>کتاب مرگ فروشنده، سناریو یا همان نمایشنامه ای معروف است که در سال هزار و نهصد و چهل و نُه که برای اولین بار به روی صحنه رفت &laquo;جایزه تونی&raquo; را دریافت نمود.<br>کتاب حاضر به روایت اندوه ناک فردی به نام ویلی می پردازد که در زندگی با سختی ها و دشواری های بسیار دست به گریبان است و در روزگاری به حیات ادامه می دهد که سرمایه داری بیداد می کند و این نیز خود فشاری چند برابر بر زندگی اندوه آور وی وارد می آورد.</p>
<h2 id="h_9478283706711724071209639">خلاصه کتاب مرگ فروشنده</h2>
<p>&laquo;ویلی لومان&raquo; شصت و سه ساله تراژدی ما فروشنده ای دستفروش اهل نیویورک است که کارش رو به زوال رفته و بر طرف کردن مایحتاج بسی سخت گشته است. وی 34 سال در اختیار &laquo;مؤسسه واگنر&raquo; پدر بوده و زمانی که پسر جوان جایگزین پدر پیر می شود، ویلی را با آن همه سابقه از کار بی کار می کند. اما باز ویلی تلاش دارد خود را به اثبات برساند و برای زندگی خویش راهی جدید را برگزیند.<br>&nbsp;اساس این تراژدی بر این است و می خواهد بیان کند که در جوامعی که حرف، حرف سرمایه داران است و آنند که مشخص می کنند زندگی افراد پست و کم بضاعت جامعه چگونه بگذرد، این خودِ خودِ واقعیِ استثمار است. استثماری که نتیجه ی آن هیچ اثر و کمک حالی برای راحتی زندگی اقشار ضعیف نداشته و نخواهد داشت.<br>در نمایشنامه ی حاضر شخصیت هایی نظیر؛ ویلی لومان، لیندا، بیف، هپی، برنارد، زن، چارلی، عمو بن، هوارد واگنر، جنی، استانلی، میس فورسایت و لتا ایفای نقش می کنند.&nbsp;</p>
<h2 id="h_4015729627751724071213812">برشی از متن کتاب مرگ فروشنده</h2>
<h3>پرده ی یکم</h3>
<p>صحنه تاریک و آرام است. صدای فلوت که گویی از فضای خارج صحنه نواخته می شود، به گوش می رسد. آهنگی دلپذیر و کوتاه است که انسان را به یاد افق دور دست و درختان و چمن سبز می اندازد.<br>پرده بالا می رود.<br>در ابتدا فقط ساختمان بی قواره ی کشتی مانندی که نور کبود شب بر آن می تابد، به چشم می خورد. اکنون واضح تر می شود. لبه ی شیروانی پشت بام و پنجره ی بلند زیر آن را می توان دید. در طبقه ی دوم، دو تختخواب دیده می شود. این جا یک خانه است، یا بهتر بگوییم استخوان بندی خانه ای است که از آن اتاق خواب طبقه ی بالا و در طبقه ی اول آشپزخانه و پهلوی آن، اتاق خواب دیگری، به چشم می خورد. بین اتاق ها دیواری نیست و همه چیز را می توان دید، درست همان طور که در دنیای خاطرات و رؤیاها، خانه ها و اتاق هایی که در آن ها زندگی می کرده ایم، صحبت ها و فریادهایی را که دیوار بینشان حائل بود، بدون هیچ دیواری می بینیم و به خاطر می آوریم. پشت این خانه دیوارهای بلند آپارتمان ها قرار دارد که تک و توکی پنجره هایشان روشن است. اما نه زیاد، چون شب از نیمه گذشته است.<br>نظیر این خانه در بروکلین، کلیولند یا دیترویت فراوان است. سال ها پیش از این، شهر نیویورک به قول ساکنانش محدود به چیزی مثل جبهه ی جنگ بود. البته آن وقت ها دور و بر نیویورک سرخ پوست ها نبودند. اما در برونکس Bronx پرتگاه های سنگی بود و در بعضی جاهای بروکلین جنگل های انبوه روییده بود. کسانی که شب هنگام از محل کارشان در خیابان چهل و دوم توی ایستگاه پیاده می شدند، صدای گلوله ی تفنگ شکار سنجاب، شیهه ی اسبان در چراگاه و رایحه ی خوشه های انگور را می شنیدند و می توانستند شکل خانه هایشان را از دور ببینند. در زیر زمین آن خانه ها، گنجه ها از مربا و کنسرو و رب گوجه فرنگی پر بود. آن ها گوجه فرنگی ها را در زمین های اطراف که مال خودشان نبود، عمل می آوردند.<br>آن وقت ها بروکلین قصبه ای بیش نبود. این جا و آن جا سه چهار تا خانه ساخته بودند و بعضی جاها به فاصله ی چند کیلومتر مغازه ای بود که مردم سیب زمینی هایشان را در کیسه های صد پوندی به آن جا می بردند و می فروختند. سراسر بهار و زمستان، مردم فقط به یک جفت پوتین احتیاج داشتند. بروکلین پر از نارون های غول آسا و درختان افرای سرسبز بود. زن ها و شوهرهای جوان با بچه های کوچکشان به هوای این که از زندان دیوارهای شهر راحت شوند و بتوانند دوباره رؤیای آزادی و امید را پس از جنگ جهانی اول در خود زنده کنند، به آن جا آمده بودند. خانه ای که در صحنه دیده می شود، مظهر همان رؤیای آزادی و امید است.<br>برای ویلی لومان همه چیز این خانه، از ابتدا تا انتها، مانند رؤیا بوده است. این ماجرا هنگامی اتفاق می افتد که کشتزارهای گوجه فرنگی به ساختمان های بلند تبدیل شده اند. چشم انداز پشت خانه را که زمانی تا مدرسه ی نیم مایل دورتر ادامه داشت، اکنون خانه های آجری گرفته است. حیاط پشت خانه به طول پنج و عرض چهار متر که تقریباً بیشتر اوقات روز تاریک است، بین ما و خانه قرار دارد. اکنون ویلی لومان فروشنده می خواهد از راهرو وارد خانه بشود. اما پیش از آن که او داخل خانه بشود....</p>
<h2>درباره نویسنده کتاب مرگ فروشنده</h2>
<p>آرتور اشر میلر زاده ۱۷ اکتبر ۱۹۱۵ - درگذشته ۱۰ فوریه (۲۰۰۵) می باشد.<br>نویسنده نمایش نامه نویس و مقاله نویس آمریکایی است. آرتور میلر با نوشتن تعداد زیادی نمایش نامه برای بیشتر از ۶۰ سال نقش مهمی در ادبیات و سینمای آمریکا داشت. او هنوز هم یکی از مشهورترین نمایشنامه نویسان معاصر است. معروف ترین اثر میلر نمایش نامه مرگ فروشنده است که بارها در صحنه های مختلف اجرا شده است آرتور میلر هم چنین به خاطر ازدواج کوتاه مدتش با مرلین مونرو شهرت دارد.</p>
<h2 id="h_9330451478791724071217504">خرید کتاب مرگ فروشنده</h2>
<p>نسخه چاپی <strong>کتاب مرگ فروشنده</strong> را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و پس از دریافت کتاب از محتوای ارزشمند آن بهره وافی و کافی ببرید.</p>
<p><img src="https://file1.cdn.faraketab.ir/content_file/img2024/8/خرید کتاب مرگ فروشنده.jpg" width="70%" alt="خرید کتاب مرگ فروشنده" style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;"></p>
<p>مشخصات <strong>کتاب مرگ فروشنده</strong>&nbsp;در جدول زیر آورده شده است:</p>
<table class="table table-striped">
<tbody>
<tr>
<td colspan="2"><strong>مشخصات</strong></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>ناشر:</strong></td>
<td><span>قطره</span></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>نویسنده:</strong></td>
<td><span>آرتور میلر</span></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>مترجم:</strong></td>
<td><span>عطا الله نوریان</span></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>تعداد صفحه:</strong></td>
<td>184</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>موضوع:</strong></td>
<td>داستان خارجی، <span>نمایشنامه</span></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>قالب:</strong></td>
<td>چاپی</td>
</tr>
</tbody>
</table>
<p>&nbsp;</p>

کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد کتاب مرگ فروشنده