0.0از 0

آشنایی با قرآن (جلد یازدهم)

تفسیر سوره های دهر، مرسلات، نبأ، نازعات

اسلام و معارف
دسته بندی
مرتضی مطهری
نویسنده
صدرا
ناشر
۳۹٬۰۰۰
خرید
  • چاپی
  • الکترونیکی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب آشنایی با قرآن (جلد یازدهم) 

قرآن مثل بعضی کتاب های مذهبی نیست که یک سلسله مسائل رمزآسا در مورد خدا و خلقت و تکوین مطرح کرده باشد و حداکثر یک سلسله اندرزهای ساده اخلاقی هم ضمیمه کرده باشد و بس، به طوری که مؤمنین ناچار باشند دستورها و اندیشه‌ها را از منابع دیگر اخذ کنند. قرآن اصول معتقَدات و افکار و اندیشه‌هایی را که برای یک انسان به عنوان یک موجود «باایمان» و صاحب عقیده لازم و ضروری است و همچنین اصول تربیت و اخلاق و نظامات اجتماعی و خانوادگی را بیان کرده و تنها توضیح و تفسیر و تشریح و احیاناً تطبیق اصول بر فروع را بر عهده سنت یا بر عهده اجتهاد گذاشته‌ است.

این است که استفاده از هر منبع دیگر موقوف به شناخت قبلی قرآن است. قرآن مقیاس و معیار همه منابع دیگر است. ما حدیث و سنت را باید با معیار قرآن بسنجیم تا اگر با قرآن مطابق بود بپذیریم و اگرنه نپذیریم. 

آشنایی با قرآن کتابی از استاد مرتضی مطهری (م ۱۳۵۸ ش) است. این مجموعه چهارده جلدی که به زبان فارسی می‌باشد، سلسله مباحث تفسیری مرتضی مطهری در قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ایران است که عمدتاً در بین سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ خورشیدی تألیف شده‌ بود. مطهری در این مجموعه به تفسیر تمامی سوره‌های قرآن نپرداخته و فقط تفسیر برخی از سوره‌ها یا بخشی از آیات یک سوره را مورد بررسی قرار داده‌است. جلد اول این مجموعه مقدمه و پیش‌درآمدی بر شناخت قرآن است؛ و از جلد دوم تا چهاردهم به تفسیر قرآن پرداخته می‌شود. ویژگی ممتاز این مباحث، توجه به مسائل و موضوعات فکری و اجتماعی روز در حین تفسیر آیات قرآنی است که موجب تازگی و زنده بودن این مباحث گردیده است. ویژگی دیگر بیان روشن و روان آن است.

در کتاب آشنایی با قرآن (جلد یازدهم) به تفسیر سوره‌های انسان، مرسلات، نبا و نازعات پرداخته شده است.

گزیده کتاب آشنایی با قرآن (جلد یازدهم) 

پیغمبر از نظر زندگی مالی و جسمانی همین‌طور که وضع زمان هم اقتضا می‌کرده است از همه مردم فقیرانه‌تر زندگی می‌کرد، چرا؟ چون پای حق اجتماع در میان بود. از امام صادق سؤال کردند که شما چرا مثل پیغمبر زندگی نمی‌کنید؟ فرمود: زمان من غیر از زمان پیغمبر است. من اگر در زمان پیغمبر در همان شرایط پیغمبر بودم آن طور عمل می‌کردم. زمان من و مقتضیات زمان من و احتیاجات و نیازهای مردم در آن حد نیست. من وقتی در مردم احساس نیازی بکنم، فوراًدر وضع خودم تغییر می‌دهم؛ و لهذا یک سال در مدینه قحطی‌مانندی ـ نه قحطی که چیزی پیدا نشود ـ رخ داد. در آن زمان مردم نان‌گندم‌خور بودند، غیر از زمان پیغمبر بود که نان جو هم به زحمت گیر می‌آمد. سختی پیش آمد که دیگر نان گندم به طور یکدست در نانوایی‌ها پیدا نمی‌شد، نان جو و گندم را قاطی می‌فروختند.

امام صادق طبق معمول مقداری گندم به اندازه‌ای که خرج سال باشد در خانه داشتند. وقتی این‌طور شد، فوراً فرمود: بروید این ها را در بازار بفروشید. گفتند: بعد گندم گیرمان نمی‌آید. فرمود: می‌دانم گیرمان نمی‌آید، ولی حالا که مردمِ دیگر گیرشان نمی‌آید، ما می‌رویم از همان داخل بازار تهیه می‌کنیم، مثل مردم نیمی نان جو می‌خوریم و نیمی نان گندم. وقتی گندم برای همه مردم باشد پیغمبر هم نان گندم می‌خورد، علی هم نان گندم می‌خورد، امام صادق هم نان گندم می‌خورد. وقتی که نیمی نان جو و نیمی نان گندم باش،د همه آن ها همین‌طور عمل می‌کنند. وقتی که چیزی غیر از نان جو نباشد، همه آنها همین‌طور عمل می‌کنند. مخصوصاً در وقتی که ولیّ امر مسلمین و متصدی هستند و چشمها به آنهاست که در این صورت بیش از آن دیگران را بر خود مقدم می‌دارند که آن، مسئله ایثار است.