امتیاز
5 / 0.0
نظر شما چیست؟
یک روز صبح فیلیکس از خواب بیدار شد و سطلی بالای سرش احساس کرد که با اتفاق‌های ناخوشایند روز، آب آن کم و کم‌تر می‌شد. فیلیکس فهمید که برای به دست آوردن شادی و داشتن سطلی پر از آب، باید با مهربانی کردن به دیگران سطل آن‌ها را پر کند. وقتی به خوشحال کردن دانش‌آموزان و معلمان مدرسه پرداخت، سطل آن‌ها پر از آب شد و پس از آن سطل خودش هم پر شد و در نتیجه آرامش و شادی بیشتری پیدا کرد. داستان فیلیکس و سطل‌های مهربانی به یادمان می‌آورد که دستیابی به شادی و سعادتمندی از راه قسمت کردن شادمانی میان مردم دنیا ممکن خواهد بود.
صفحات کتاب :
36
دیویی :
158/1ر129س 1396
شابک :
9786009816606
سال نشر :
1400

کتاب های مشابه سطل مهربانی : توان نامحدود مغز من برای شادمانی