امتیاز
5 / 0.0
خرید الکترونیکی (TEXT)
مطالعه در اپلیکیشن فراکتاب
ت 4,000
نظر شما چیست؟
سال بلو، نویسنده برنده جایزه ادبی نوبل در کتاب وقتشه ساکت شی حکایت مردی سالخورده ای را روایت می کند که قصد یافتن یک زن و عذر خواهی از او به دلیل یک بی احترامی در دوران جوانی را دارد.

شخصیت اصلی داستان وقتشه ساکت شی (Him With His Foot In His Mouth)، رنجی را بر خود هموار می کند که یادآور رنج «اولیس» در سفرهای درونی است. او در این سفر به دنبال چیزی برای خود نیست بلکه به دنبال به دست آوردن دلی است که ممکن است سال ها پیش بر اثر یک بی احترامی کوچک شکسته شده باشد. این نوع نگاه که مانندش را کمتر می توان در آثار نویسندگان هم عصر سال بلو پیدا کرد نشان از نوعی اخلاق گرایی دارد، نوعی اخلاق گرایی که معتقد است آزار یک نفر به مثابه آزار کل جهان است.

اگر بخواهیم آثار نویسنده ای چون سال بلو (Saul Bellow) را بیشتر مورد ارزیابی قرار دهیم باید بگوییم که اغلب کارهای او درباره جوهره وجودی انسان است. بسیاری از منتقدان ادبیات داستانی، بلو را یکی از ممتازترین راویان اوضاع اجتماعی ایالات متحده در دوران پس از جنگ می دانند چون این نویسنده علاوه بر قدرت نویسندگی بالا در رشته هایی چون روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، تاریخ و ادبیات هم مطالعاتی وسیع دارد.

داستان وقتشه ساکت شی، تلنگری به روان خواننده است، خواننده ای که به شکلی غیرمستقیم در می یابد که حوزه اخلاق، حوزه ای مختص به یک گروه خاص نیست. باور پذیری ماجرای داستان و همچنین ساخت و ساز روایت باعث می شود که مخاطب با خود بیندیشید که آیا خودش چنان جرات و جسارتی دارد که برای عذرخواهی از یک آدم دیگر این همه رنج را متحمل شود یا خیر؟ و ایجاد همین سوال است که کلیت اثر را در تعلیقی شیرین به پیش می برد.

در بخشی از کتاب وقتشه ساکت شی می خوانیم:

خانم رز هرگز زن زیبایی نبود و به قول فرانسوی ها زشتِ زیبا هم محسوب نمی شد. آن ها چنین زنی را منبع ایجاد هوس در دیگران می دانند. منظور فرانسوی ها از زن زشت زیبا، زنی است که تاحدی کششی نسبت به او احساس شود، هرچند بهره یی از زیبایی نبرده باشد. اما چنین نیرویی در خانم رز نبود و گویی اصلا هیچ ارگانی در بدن او به این دسته احساسات اختصاص نیافته بود.

خبر دارم که چهل سال پیش خانم رز معجون سبزرنگی را از خانم لیدیا پینخام برای خودش گرفته بود. اگر کمی شاداب تر به نظر می رسید، ممکن بود مردی عاشق اش می شد. حالا چه عاشقِ کم رویی و نجابت اش و چه عاشقِ جسارتی که در خودش داشت تا از کلاه من تعریف کند.
کتابشناسی ملی :
3052273
شابک :
978-600-6867-30-4
سال نشر :
1393
صفحات کتاب :
160
کنگره :
PS3505‭‬ ‭/‮ل‬9‏‫‭و7 1393
دیویی :
813/52

کتاب های مشابه وقتشه ساکت شی