خاکریزهای ناتمام

معرفی کتاب خاکریزهای ناتمام

زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی ایثارگران دفاع مقدس و شهدای جنگ تحمیلی برای انتقال فرهنگ ایثارگری به نسل جدید و انتشار آن یک امر واجب و ضروری می باشد. 

متن پیش رو دربردارنده ی خاطرات یکی از فرماندهان واحد مهندسی رزمی تیپ مستقل 18 الغدیر استان یزد است، که فعالیتهای وی را از دوران دانش آموزی (همزمان با مبارزات مردم برای انقلاب اسلامی) تا عملیات عمرانی در مناطق محروم سیستان و بلوچستان، همچنین حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل از مناطق کوهستانی غرب تا دشتهای جنوب خوزستان شامل میشود. او با لحنی ساده و دلپذیر از تجربیات خود و همرزمانش در واحد مهندسی رزمی و خدمات در خطوط پدافندی و مناطق عملیاتی سخن می گوید.

گزیده کتاب خاکریزهای ناتمام

از سال 1356 کم کم تجمعات و اعتراضات به محیط مدارس کشیده شد و درس و
مشق ما تحت تأثیر قرارگرفت. صبحها وقتی به مدرسه می رسیدیم، با هم به تظاهرات خیابانی می پیوستیم و عصر به خانه برمی گشتیم. در سال 1357 اصلا به کلاس درس نرفتیم. مدرسه پایگاه انقلاب و تظاهرات شده بود. وقتی به مدرسه می رفتیم به امور انقلابی می پرداختیم.  ازسال 1355 کار کرده بودم، دستمزدم از روزی 10 تومان شروع شد تا به 50 تومان و بعدش به 100 تومان هم رسید. پس انداز کرده بودم تا پولم به 3500 تومان رسید، 1500 تومان هم پدرم کمک کردند و با 5000 تومان یک موتورسیکلت خریدم. روزها با موتور به هنرستان می رفتم، از خانه ی ما تا هنرستان پیاده حدود سه ربع، و با موتور ما موتورسوارها حدود یک ربع راه بود.