امتیاز
5 / 0.0
خرید الکترونیکی (PDF)
مطالعه در اپلیکیشن فراکتاب
ت 72,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب سقای قروه

کتاب سقای قروه نوشته جناب آقای حسین سعادتیان است که در انتشارات  متخصصان منتشر شده است. مجموعه حاضر مستندات زندگی شهید بزرگوار، مهدی شیریان، شهید ژاندارمری است که در منطقه کامیاران کردستان بر اثر اصابت گلوله به بدن به شهادت رسید که
در قالب چند فصل تدوین شده است. در فصل اول، مجموعه گفتارها و شنیدارهای مستند از زبان خانواده، دوستان و فامیل و همرزمان شهید است که از زبان خواهر بزرگش روایت می‌شود.


گزیده کتاب سقای قروه

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

به نام خدای شهیدان که شهادت را آخرین مرحله رشد و تکامل یک انسان والا قرار داد. سلام بر مهدی موعود (عج) پرچمدار حق که با ظهورش جهان را پر از عدل و داد می‌کند و با درود بی‌کران بر نائب برحقش، مجاهد کبیر امام خمینی (ره) و حضرت آقا آیت‌الله خامنه‌ای (معظم‌له) که با وجودشان و یاری‌گرفتن از خدای عزوجل به ما روحی دوباره بخشید و چگونه‌زیستن و چگونه جهادکردن با ظلم را تعلیم دادند و پرده ظلم را کنار زدند و سلام بر ارواح طیبه شهدا از صدر اسلام تاکنون بخصوص سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین (ع) که چگونه جان فداکردن را آموخت. سلام بر امت شهیدپرور ایران که زینب‌گونه عمل کردند و دانستند تکلیف چیست و این را از کودکی و کوچکی آموختند و پیام قرآن و شهیدان را به گوش همه مستضعفین جهان رساندند و با روح ایثار و فداکاری و الگوبودن در اعمال و اخلاق خود حافظ انقلاب بودند و هستند. ای خواهرانم! زینب زمان باشید و از آنچه هوس کردید، بپرهیزید و در راه خدا مبارزه کنید. ای برادرانم! راه خدا بهترین و برترین راه‌هاست. به امید اینکه پوینده و کوشنده در این راه باشیم که ضامن آن پیروی از ولایت فقیه است.

شهید و شهادت چیزی است که همیشه تک‌تک اعضای یک ملت را در یک بدنه نگاه داشته و از تفرقه میان آن‌ها جلوگیری می‌کند. زمانی که یک ملت شهدا را به خاک می‌سپارند، آرمان‌های خود را هرگز از دست نخواهند داد. تا هنگامی‌که از میان مردم، جوانان، برادران، پدران، همسران و پسرانی در راه وطن جان می‌سپارند، این ملت هرگز نمی‌میرد.

فصل اول

خانواده شلوغی بودیم، پنج پسر و پنج دختر، دو نفرمان ازدواج کرده بودند. مهدی، فرزند سوم بعد از دو دختر بود که ازدواج کرده بودند. پدرمان مرتضی مردی چابک و زرنگ بود که با وجود عیالواری زندگی‌اش را می‌چرخاند. او با پینه‌های دست که نشان از تلاش و تداوم کار داشت، با بیل‌زدن در خاک، نعمت خدا را از دل زمین بیرون می‌کشید و شکر او را در همه‌حال به‌جا می‌آورد.

مادرمان سکینه، زنی صبور و فداکار بود. او به‌جز کار در خانه و رسیدگی به گاو و گوسفندان، مسئولیت و نگهداری و تربیت فرزندان قد و نیم‌قد را نیز برعهده داشت. زنی مؤمن و پاکدامن که اغلب در پشت اندیشه‌های تزئینی‌اش، سیره ائمه تجلی داشت، نمازش را به وقت می‌خواند و همه بچه‌ها را نیز به نماز اول وقت توصیه می‌کرد. هنگامی‌که مهدی را باردار بود، ناخودآگاه بارها و بارها برای علی‌اکبر حسین (ع) اشک می‌ریخت. روضه‌خوان نبود، ولی وقتی آهی از ته دل می‌کشید، نام علی‌اکبر بر زبانش جاری می‌شد و ناخودآگاه اشک از گوشه چشمانش جاری می‌شد. نه خود و نه هیچ‌کس دیگر علت را نمی‌دانستند، جز خدایی که در تقدیر این نوزاد، سرنوشتی مبارک را رقم زده بود.

شابک :
9786227540819
سال نشر :
1402
صفحات کتاب :
83
کنگره :
‏‫‭DSR۱۶۲۶‬‬
دیویی :
‏‫‭۹۵۵/۰۸۴۳۰۹۲‬‬
کتابشناسی ملی :
9377934

کتاب های مشابه سقای قروه