گفتهاند هنرمندان و شاعران در جهان تصرف می تواند کرد. شاعری میتواند در جهان و پدیدههای آن تصرف کند که خود در تصرف شعر باشد. پس این توانمندی، حتی در شاعرترین شاعران، همیشگی نیست و منحصربه همان لحظههایی است که در تصرف شعر است. سعدی میگوید: «عاشقی کار سری نیست که بر بالین است.» و فخرالدین اسعد، پیش از او به دوصد سال گفته است: «خوشی و عاشقی با هم نباشد.»
حسینی یک عاشق سوخته است که جان روشن را در گذرگه عشق الهی نهاده است. صفای هر چمن از روی باغبان پیداست. برای دیدن این صفای باطن باید شعر او را بشناسیم.
چراغ را نتوان دید جز به نور چراغ
دلیل روی تو، هم روی توست سعدی را ...
***
... ای فاطمه، ای نور نخستین خدا
ای روی تو آیینة آیین خدا
تو برتری از عالم و آدم چو پدر
با شوی و دو فرزند به تعیین خدا.
****
...راستی، آیا علی از جنس ماست؟
در شگفتم عمق این دریا کجاست
چون ز وی باید سخن آغاز کرد؟
چون توان این راز حق را باز کرد؟
عمق ما تا سطح خواهش های دل
او فراتر از حدود آب و گِل
ما حدود خویش را گم کرده ایم
چون مگس در خود تراکم کرده ایم
شابک دیجیتال :
978-600-03-
نظر دیگران //= $contentName ?>
با سلام شما کتاب صوتی خوبی تهیه کردهاید اما ظاهراً برای موسیقی زمینه این اثر ، از صاحبان آن آثار موسیقایی اجا...
عالیست...