بچه میمون قصه ما عزیزان من اونقدر نامرتب و شلوغ بود که مامانش همیشه از اون دلخور بود.
عصبانی بود چون هروقت میمون کوچولو با اسباب بازی اش بازی می کرد بعداز بازی اونارو جمع نمی کرد. یا وقتی نقاشی می کشید تمام اتاق پر می شد از مدادرنگی ها و کاغذهای جورواجور...