امتیاز
5 / 0.0
خرید الکترونیکی (EPUB)
مطالعه در اپلیکیشن فراکتاب
ت 11,700
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب پری ستاره ها 

 کتاب پری ستاره ها، مجموعه غزل های قادر طهماسبی (فرید) شاعر معاصر است که در سه دفتر (سیب و گل و ستاره، پری ستاره ها و عشق بی غروب) گرد آمده است. غزل های فرید که در این مجموعه گرد آمده اند جدای از دستاوردهای زبانی و دایره فرهنگ مداری، عمق عاطفی آن هاست که نخستین کارگاه آفرینشگری ذهن خیال او به شمار می رود. در کارگاه خیال او رسانایی و تأثیرگذاری را که برخاسته از روح زلال و بی پیرایه اوست می توان به زیبای تمام احساس کرد.

 شعر فرید با همه سختی ها و پختگی های کار شاعر، واجد نوعی بازیگوشی گاه غریزی و فطری و گاه آگاهانه و عامدانه است که حتی گاه در نتیجه آفرینش متن، این (کودک فرزانگی) تا درک و احساس مخاطب نیز تسری می یابد. که در آن وقت، دیگر گفت وگو در میان آیین های درویشی جایش خالی می ماند که از پاکی و یگانگی فرید و شعرهایش حکایت دارد. در شعرهای فرید به وضوح می توان امتزاج سبک های هندی، عراقی و خراسانی را به همراه بسیاری از دستاوردهای نیمایی و پس از آن یافت. 

این گونه ها را می توان با فخامت تمام و جدیت کمال در مثنوی ها و غزل های وی مشاهده کرد. شعرهای شاعر پر از ارادت قلبی و رشحات خوش رنگ رگ های عاطفی اوست. او از اهالی رؤیت است و از همین دیدارها و به تعبیر خودش پروازهاست که قصه حکایت می کند. این خیال بندی گرمای بزم شعرش را دو چندان کرده است. شعرهای وی خوش تراش و خوش نشین است. پری ستاره ها دریافت عرض نیاز و مفاهمه رب النوع فرحزاد زیبایی معنوی است که شاعر گویا در سرایش شعرش در کار برپایی نماز شکرانه شعر است. این دریافت و مفاهمه با رب النوع فرحزاد، شعرهای او را امتیاز و مانایی بخشیده است.

گزیده کتاب پری ستاره ها 

هنگام که خود را شناختم و از حضور خود در این هجران کده خاکی باخبر شدم جز حسی غریب و دلی غمگین با من نبود و شاید دوازدهمین مهرگان عمر خود را پشت سر می گذاشتم روزی پدر را دیدم درهم ریخته و برافروخته از راه در رسید. با بی حوصلگی کفش هایش را کند و پاکت میوه ای را که در دست داشت در بغل من گذاشت و بی آن که سخنی گوید و سلام مرا پاسخ روشنی دهد به اندرونی خزید و در را پشت سرش بست و این گونه حرکت از او تقریبا بی سابقه بود.

من به سرعت به آشپزخانه رفتم و مادرم را که داشت چیزی می پخت از ماجرا آگاهانیدم. رنگ از رویش پرید و همراه من در حالی که کفگیر در دستش خشک شده بود به طرف اندرونی راه افتاد و بعد از نواختن چند ضربه با هم وارد اتاق شدیم. پدر را دیدم که در گوشه ای زانوها را بغل کرده و سر بر روی آن نهاده بود. مادرم سلامی کرد و با دلهره پرسید چه شده؟ پدرم بی آنکه سرش را بلند کند، با اندکی تأمل، غمگنانه جواب داد می خواستی چه بشود؟ آنچه که نباید می شد، شد.
مادر ادامه داد یعنی چه؟ و پدر در حالی که با اشاره مرا به بیرون اتاق هدایت می کرد ادامه داد یعنی همین دیگه آقا را گرفتند و مردم را به خاک و خون کشیدند و بغضش ترکید و مادر هم او را همراهی کرد و باز پدر با صدای شکسته ادامه داد: و ابوقلمونها هم ادرارشان را می خورند و وظیفه شان را انجام می دهند. مادرم پرسید چگونه؟ گفت: با قلم و قدم آیا قیل و قالشان را از کوچه نمی شنوی درست یادمه ده سال پیش هم همین بوقلمون صفتها و همین رندان هفت خط قبل از ظهری می گفتند یا مرگ یا مصدق و بعدازظهر همان روز گفتند: جاویدشاه اما این بار کور خوانده اند و صدایش به خاموشی گرایید.
و این خاطره را برای آن نگاشتم تا بدانی من در باغچه کدام خانه ریشه بسته ام و باغبانان من چه کسانی بودند و چه حوادث و مسائلی بر روح و قلب و جسم و فکر و احساسات و عواطف من محیط بوده اند

قسمتی از غزل دیو و دیوار

در دل شب درد بیداری نماند

نور زردی، ماه بیماری نماند

تا لحاف ابرها را روی ماه

ریخت باد، امید دیداری نماند

آسمان خالی از وحشت گریست

کاندر او نور پدیداری نماند

دودمان عشق تا آتش گرفت

سر برفت از دست و دستاری نماند

بوی سیل آمد، امید از دل گریخت

رنگ اطمینان، به رخساری نماند

غربت ابر انگیخت، باران در گرفت

پشت سد، رود گرفتاری نماند

غم پری شد، دیو او را خورد و مُرد

تا پری کم شد، پری خواری نماند

صفحات کتاب :
217
کنگره :
‏‫‭‭‭‭PIR8146‭‬‭ /ھ8‏‫‭‭‭‭پ‌37 1389
دیویی :
‏‫‭8‮فا‬1/62
کتابشناسی ملی :
2487959
شابک :
‭ 978-964-506-167-6
سال نشر :
1389

کتاب های مشابه پری ستاره ها